{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
بلندترین شاخه ی درخت یک واژه را خیلی خوب می فهمد و آن هم تنهاییست
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد عظمت دارد و بی نیاز تر است
به سراغ من اگر می آیی ، تند و آهسته چه فرقی دارد ؟ تو به هر جور دلت خواست بیا ! مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد مثل آهن شده در تنهایی چینی نازک تنهایی من …
او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا ؟ چرا تنهایم گذاشت و در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم !
می دانی که من جز با تو با هر کس که باشم باز تنهایم…؟
ای تنهاترین تنهای شبهای تنهایی من تو تنها کسی بودی که تنهایی هایم را تنها به تو گفتم ! آه ای خدای من چه شبها که تن ها تنها آرامیدند و در تنهایی فریاد دوستت دارم سر دادند …
درست مثل یک جزیره از همه طرف به تنهایی محدودم و چشم به راه یک کاشف!
خــواب هـایِ تـو هـر شـب از سـرِ کـابـوسِ تـنــهـایـی مـیـپـرنـد مـیـنـشـیـنـند رویِ پـلـکــــ هـایـم تـعـبیـر مـیشـونـد …!
دلم بایگانی رؤیاهای شکسته ای ست که در حسرتت خاک می خورند چه اشتباه مهیبی ! آنجا که سرنوشت عشق را به دلم پیوست کرد و مرا در پوشۀ تنهائی گذاشت !
گاهی آدمهای تنها خیلی خوش شانس هستند چون کسی رو ندارن که از دست بدن !
میخواهم همه بدانند این آدم ها که به خیال خود با من اند خود مفهوم تنهایی من هستند !
تنها که باشی نه دلت دستمالی میشود و نه خیالت انحصاری . . .
تنهایی ترانه ای ست که گنجشگها می خوانند جیک جیک جیک و کلاغها می خوانند قار قار قار آدمها را نمی دانم …
تنهایی فقط تنبیهی است برای روزهای دوست داشتن او !
وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم چون نه نگران جا موندنم و نه نگران جا گذاشتن …
بلندترین شاخه ی درخت یک واژه را خیلی خوب می فهمد و آن هم تنهاییست
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد عظمت دارد و بی نیاز تر است
به سراغ من اگر می آیی ، تند و آهسته چه فرقی دارد ؟ تو به هر جور دلت خواست بیا ! مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد مثل آهن شده در تنهایی چینی نازک تنهایی من …
او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا ؟ چرا تنهایم گذاشت و در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم !
می دانی که من جز با تو با هر کس که باشم باز تنهایم…؟
ای تنهاترین تنهای شبهای تنهایی من تو تنها کسی بودی که تنهایی هایم را تنها به تو گفتم ! آه ای خدای من چه شبها که تن ها تنها آرامیدند و در تنهایی فریاد دوستت دارم سر دادند …
درست مثل یک جزیره از همه طرف به تنهایی محدودم و چشم به راه یک کاشف!
خــواب هـایِ تـو هـر شـب از سـرِ کـابـوسِ تـنــهـایـی مـیـپـرنـد مـیـنـشـیـنـند رویِ پـلـکــــ هـایـم تـعـبیـر مـیشـونـد …!
دلم بایگانی رؤیاهای شکسته ای ست که در حسرتت خاک می خورند چه اشتباه مهیبی ! آنجا که سرنوشت عشق را به دلم پیوست کرد و مرا در پوشۀ تنهائی گذاشت !
گاهی آدمهای تنها خیلی خوش شانس هستند چون کسی رو ندارن که از دست بدن !
میخواهم همه بدانند این آدم ها که به خیال خود با من اند خود مفهوم تنهایی من هستند !
تنها که باشی نه دلت دستمالی میشود و نه خیالت انحصاری . . .
تنهایی ترانه ای ست که گنجشگها می خوانند جیک جیک جیک و کلاغها می خوانند قار قار قار آدمها را نمی دانم …
تنهایی فقط تنبیهی است برای روزهای دوست داشتن او !
وقتی که تنهام ، بالاتر و بهتر میتونم پرواز کنم چون نه نگران جا موندنم و نه نگران جا گذاشتن …
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}