نیمه شب ها پیام دادن به زن عاشق آداب دارد؛ اگر روی گفتن حرف عاشقانه ای را نداری....  پیام نفرست!  آن ساعت شب او فقط کسی را میخواهد که با جراتش بگوید با من، به هیچ گذشته ای فکر نکن..

تو باید پیش ِمن باشی که حالم رو به را باشه فقط مال ِخودم باشی یه دنیا محو ِما باشه تو باید پیش ِمن باشی واسه دل این یه اجباره نمیشه از تو برگردم دلم طاقت نمیاره...!

تو باید پیش ِمن باشی که حالم رو به را باشه فقط مال ِخودم باشی یه دنیا محو ِما باشه تو باید پیش ِمن باشی واسه دل این یه اجباره نمیشه از تو برگردم دلم طاقت نمیاره..

دست های تو  حق من است ؛ حقم را ... کف  دستم بگذار ....

بهترين فيلمى كه در سينما ديدم، "دستهايش" بود... آنجا كه آرام آرام گره خورد دورِ انگشتانم! خیلی دوستت دارم..

حالِ مَن خوب است اَمّا با تو بهتر میشوم...

میخواستم کمی ... فقط کمی .... دوستت داشته باشم . از دستم در رفت .... عاشقت شدم ... تقصیر من نبود ب خدا ...

ﺩﺭﺩ ﻫـﺎﻳﻢ ﺩﻟﻨـﺸﻴﻦ ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧﺪ . . . ﻭﻗـﺘﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗــــــﻮﻳـی . . .

هرگز گمان مبر ، زخیال تو غافلم گر مانده ام خموش ، خدا داند و دلم

میشه اونقدر بوسم کنی که یادم بره چی می خواستم !؟

آنان که زما دور ولی در دل وجانند  بسیارگرامی تراز آنند که بدانند

از خنده ها و گریه ها جز صدای مبهمی چیز دیگری خاطرم نیست حتی یک سکانس! تنها کار دستیار دوم کارگردان را خیلی دوست داشتم چون همنام تو بود...

گـــاهی ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻓــﻘﻂ ﻧﮕــﺎﺵ ﮐـﻨﯽ ﻫـﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﮐـﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻧـﮕﺎﻫﺶ مـیکنی ﺍﺷـﮑﺎﺕ ﺳـﺮﺍﺯﯾﺮ مـیشه ﺗــﻮی ﺩلــت مــیگی ﻧﺒـﺎشی ﻣﯿـﻤﯿـــــﺮﻡ هـمـیشه بـاش

به دست آور دل من را چه کارت با دل مردم ! تو واجب را بجا آور رها کن مستحب ها را

گفتنی نیست،ولی "بی تو" کماکان در من، نفسی هست، دلی هست... ولی جانی نیست....

چو در بَرَم نهادمَت به سینه می فشارمَت  تمامِ عاشقانه ام ،  خوشا به من که دارمَت