با من بودی...دنیایم شدی...عاشقت شدم... عاشقت ماندم و حالا من ماندم و یک "دنیا" بی تو...

دست هایم گر گرفته اند شعری نوشتم که در آن نام تو را برده بودم

به مرگ گرفتي مراتابه تب راضي شوم؟؟؟كاش ميفهميدي به مرگ راضي بودم وقتي كه تب ميكردم ازنديدنت...

تو پادگان چشمات رژه رفتم،بی معرفت سهم من از عشقت کلاغ پر هم نبود؟؟؟

پایـَــت کــة بـــة زنـــدگیـَــم بـــاز شُــد ،دِرَخـــت شُــــکـــوفـــة کَـــرد 

بالاخره تو این دنیا یه کسی شدیم ولی حیف بد کسی شدیم..... درس عبرت بقیه شدیم و دنیا تموم شد.......

میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق آخرین نیست میگن عاشق که باشی دیگه جات روی زمین نیست میگن عاشقی گناهه ولی این که جرم من نیست!!! میگمش اینو بدونه دله این که دست من نیست

امشب بهت اس دادم كه بگم زندگيم تاريكه مثل شب تنهام مثل ماه كوچيكم مثل ستاره اما دوستت دارم اندازه آسموني كه اندازه نداره

آخر چه کند با دل من علم پزشکی /وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم!

از جداییمان برای هرکسی که گفتم .... حق را به من داد ! اما .... اینها نمی دانند من حق را نمیخواهم ، حق که برای من" تو" نمی شود...!

روزی فرا خواهد رسید ک تو برای همیشه خواهی رفت! روزی شاید بهارانه اما سرد........ تو می روی نمی دانی اما منکه بدرقه ات می کنم خوب می دانم: کاسه ای آب معجزه نخواهد کرد......

به سلامتی اون پسری که وقتی فهمید مخاطب خاصش که واقعا دوسش داشت با پسرخاله پولدارش بیشتر خوشبخت میشه به دختره گفت : من به کس دیگه ای علاقه دارم اما تو دلش .........

فقط باش... همین که هستی کافیست...! دور از من...بدون من...!چه فرقی م یکند؟گل میخری!! خوب است!! برای من نیست؟!نباشد!!!همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست... دلخوشم به این حماقت شیرین...

هـر چـقـدر مـیخـواهـے بـا دل شکـستـه اَم بـازے کــن ... ایـن دل ، دلِ بـــُـریـدن دسـت هـایت را نــدارد !!

این عید به نور فاطمیه زیباست روزی تمام سال من با زهراست با بردن نام فاطمه فهمیدم سالی که نکوست از بهارش پیداست

هرسال منم عبدعطایت مادر خوشبخت شدم ذیل عطایت مادر نوروز که قابلی ندارد بی بی صد عید الهی به فدایت مادر