بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
حجاب، همان چادری بود که پشت درب خانه سوخت ولی ازسرفاطمه (س)نیفتاد. یازهرا.
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی/افتاده نخ چادر او دست نسیمی/درخانه ی زهرا همه معراج نشین اند/آنجاکه به جز چادراو نیست گلیمی. یازهرا
ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت / زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ / ای وسعت دلهای شکسته ، حَرَمت . . .
کوچه ها با دلِ حیدر شده در جنگ و سپس مو سپیدی علی وارد میدان شده است ::صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا::
مردک پست که روزی نمک حیدرخورد، نعره زد برسرمادر به غرورم بر خورد، ایستادم به نوک پنجه ی پا اماحیف، دستش از روی سرم رد شد و برمادر خورد
سفره نوروز کسی را شفاعت نمی کند فاطمه (س) را دریابید
من شیعه شدم رها ز هر قید در دام محبتت شدم صید مادر به خدا نمی فــروشم یک لحظه ی روضه ات به صد عید
ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺎ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﭘﺲ ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺣﺮﻡ ﺍﺳﺖ ... يا مادر سادات
الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .
جز علی و پدرت قدر تو را کس نشناخت شب قدری و بُوَد قدر تو پنهان زهرا ایام سوگواری بانوی دوعالم تسلیت
چــﮧ پــُـلـیس مـــاهــریــﮧ یــادت ... تـــــــمام آشـوب هـایِ قـــَـلبمـو ســَـرکـوب مـیکـــــنه !!
" کنارم که هستی خیابان ها از ماهیت می افتند رسیدنی در کار نیست شانه به شانه مقصدم قدم میزنم ...! "
ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ… ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ ! ﺷــﺎﯾـــــﺪ ﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــــــﻮ ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
گفتی (پ) پات وایستادم گفتی (م) واست مردم گقتی (خ) واست خون ریختم فقط منتظرم بگی (ت) تا بزنم تو گوشت و تلافی همه چی رو در بیارم!
من ماندم و حلقه طنابی در مشت با رفتن تو به زندگی کردم پشت بگذار فردا برسد می شنوی دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت!
" دل نــهــــادم بــه صـــبـوری؛ کــه جــــز ایــن چـــــاره نـــدارم ...! "
حجاب، همان چادری بود که پشت درب خانه سوخت ولی ازسرفاطمه (س)نیفتاد. یازهرا.
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی/افتاده نخ چادر او دست نسیمی/درخانه ی زهرا همه معراج نشین اند/آنجاکه به جز چادراو نیست گلیمی. یازهرا
ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت / زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ / ای وسعت دلهای شکسته ، حَرَمت . . .
کوچه ها با دلِ حیدر شده در جنگ و سپس مو سپیدی علی وارد میدان شده است ::صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا::
مردک پست که روزی نمک حیدرخورد، نعره زد برسرمادر به غرورم بر خورد، ایستادم به نوک پنجه ی پا اماحیف، دستش از روی سرم رد شد و برمادر خورد
سفره نوروز کسی را شفاعت نمی کند فاطمه (س) را دریابید
من شیعه شدم رها ز هر قید در دام محبتت شدم صید مادر به خدا نمی فــروشم یک لحظه ی روضه ات به صد عید
ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺎ ﺳﯿﻨﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﭘﺲ ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺣﺮﻡ ﺍﺳﺖ ... يا مادر سادات
الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .
جز علی و پدرت قدر تو را کس نشناخت شب قدری و بُوَد قدر تو پنهان زهرا ایام سوگواری بانوی دوعالم تسلیت
چــﮧ پــُـلـیس مـــاهــریــﮧ یــادت ... تـــــــمام آشـوب هـایِ قـــَـلبمـو ســَـرکـوب مـیکـــــنه !!
" کنارم که هستی خیابان ها از ماهیت می افتند رسیدنی در کار نیست شانه به شانه مقصدم قدم میزنم ...! "
ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ… ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ ! ﺷــﺎﯾـــــﺪ ﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــــــﻮ ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
گفتی (پ) پات وایستادم گفتی (م) واست مردم گقتی (خ) واست خون ریختم فقط منتظرم بگی (ت) تا بزنم تو گوشت و تلافی همه چی رو در بیارم!
من ماندم و حلقه طنابی در مشت با رفتن تو به زندگی کردم پشت بگذار فردا برسد می شنوی دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت!
" دل نــهــــادم بــه صـــبـوری؛ کــه جــــز ایــن چـــــاره نـــدارم ...! "
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}