{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدایا مردم از هجران مهدی / ندیدم چهره تابان مهدی چنانم کن که بنمایی حسابم / مرا در زمره یاران مهدی . . .
ای پری رو زچه رو روی نشانم ندهی / مویی از طره گیسوی نشانم ندهی دلم از هجر رخت سوخت خدا را زچه رو / جلوه ای زان رخ دلجوی نشانم ندهی . .
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم / بوی عطر جانفزای خاک پایت را بنازم گرچه سرو ناز نازد بر قدو بالای نازش / سرو نازم ناز کم کن نازهایت را بنازم . . .
رایحه ای ببویمت، نرگس خوب روی من / بگذار تا بجویمت ، ای همه جستجوی من راز دلم بگویمت ، ای همه گفتگوی من /خون جگر ، خبر کند قصه مو به موی من . . .
در سرى نیست که سوداى سرکوى تو نیست / دل سودا زده را جز هوس روى تو نیست سینه غمزدهاى نیست که بىروى و ریا / هدف تیر کمانخانه ابروى تو نیست . . .
ای طبیبا بسر بستر بیمار بیا بهر دلداری دلسوخته زار بیا تو که دل را به نگاهی بربودی زکفم بپرستاری بیمار دل افکار بیا . . . به امید ظهورش . . .
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم تا ساحل چشمان توتکثیر شدیم گفتند غروب جمعه خواهى آمد آنقدر نیامدى که ما پیر شدی اللهم عجل لولیک الفرج
در سرى نیست که سوداى سرکوى تو نیست / دل سودا زده را جز هوس روى تو نیست سینه غمزدهاى نیست که بىروى و ریا / هدف تیر کمانخانه ابروى تو نیست
چه خوش است من بمیرم به ره ولای مهدی / سروجان بها ندارد که کنم فدای مهدی همه نقد ِ هستی خود ، بدهم به صاحب جان / که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی . . .
رایحه ای ببویمت، نرگس خوب روی من / بگذار تا بجویمت ، ای همه جستجوی من راز دلم بگویمت ، ای همه گفتگوی من /خون جگر ، خبر کند قصه مو به موی من . .
چشمههای نور را ازدیده جاری میکنیم / تا بیائی جمعهها را بیقراری میکنیم در شقایقزارها با اشک سرداران عشق / ردّ پای خستهات را مشکباری میکنیم . . .
خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی . . .
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم / بوی عطر جانفزای خاک پایت را بنازم گرچه سرو ناز نازد بر قدو بالای نازش / سرو نازم ناز کم کن نازهایت را بنازم . .
ای پری رو زچه رو روی نشانم ندهی / مویی از طره گیسوی نشانم ندهی دلم از هجر رخت سوخت خدا را زچه رو / جلوه ای زان رخ دلجوی نشانم ندهی
کی شود بینم رخ ماه دل آرای ترا تا کشم بر دیدگان خاک کف پای تر سر به بالین با امید دیدن رویت نهم تا مگر در خواب بینم روی زیبا ترا . . .
ای آفتاب هستی ای شور عشق ومستی / بازآ بخوان کلامی زان معجز الهی ای دیده ها به راهت ای قائم هدایت / تا کی کنم حکایت شرح غم جدائی
خدایا مردم از هجران مهدی / ندیدم چهره تابان مهدی چنانم کن که بنمایی حسابم / مرا در زمره یاران مهدی . . .
ای پری رو زچه رو روی نشانم ندهی / مویی از طره گیسوی نشانم ندهی دلم از هجر رخت سوخت خدا را زچه رو / جلوه ای زان رخ دلجوی نشانم ندهی . .
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم / بوی عطر جانفزای خاک پایت را بنازم گرچه سرو ناز نازد بر قدو بالای نازش / سرو نازم ناز کم کن نازهایت را بنازم . . .
رایحه ای ببویمت، نرگس خوب روی من / بگذار تا بجویمت ، ای همه جستجوی من راز دلم بگویمت ، ای همه گفتگوی من /خون جگر ، خبر کند قصه مو به موی من . . .
در سرى نیست که سوداى سرکوى تو نیست / دل سودا زده را جز هوس روى تو نیست سینه غمزدهاى نیست که بىروى و ریا / هدف تیر کمانخانه ابروى تو نیست . . .
ای طبیبا بسر بستر بیمار بیا بهر دلداری دلسوخته زار بیا تو که دل را به نگاهی بربودی زکفم بپرستاری بیمار دل افکار بیا . . . به امید ظهورش . . .
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم تا ساحل چشمان توتکثیر شدیم گفتند غروب جمعه خواهى آمد آنقدر نیامدى که ما پیر شدی اللهم عجل لولیک الفرج
در سرى نیست که سوداى سرکوى تو نیست / دل سودا زده را جز هوس روى تو نیست سینه غمزدهاى نیست که بىروى و ریا / هدف تیر کمانخانه ابروى تو نیست
چه خوش است من بمیرم به ره ولای مهدی / سروجان بها ندارد که کنم فدای مهدی همه نقد ِ هستی خود ، بدهم به صاحب جان / که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی . . .
رایحه ای ببویمت، نرگس خوب روی من / بگذار تا بجویمت ، ای همه جستجوی من راز دلم بگویمت ، ای همه گفتگوی من /خون جگر ، خبر کند قصه مو به موی من . .
چشمههای نور را ازدیده جاری میکنیم / تا بیائی جمعهها را بیقراری میکنیم در شقایقزارها با اشک سرداران عشق / ردّ پای خستهات را مشکباری میکنیم . . .
خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی . . .
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم / بوی عطر جانفزای خاک پایت را بنازم گرچه سرو ناز نازد بر قدو بالای نازش / سرو نازم ناز کم کن نازهایت را بنازم . .
ای پری رو زچه رو روی نشانم ندهی / مویی از طره گیسوی نشانم ندهی دلم از هجر رخت سوخت خدا را زچه رو / جلوه ای زان رخ دلجوی نشانم ندهی
کی شود بینم رخ ماه دل آرای ترا تا کشم بر دیدگان خاک کف پای تر سر به بالین با امید دیدن رویت نهم تا مگر در خواب بینم روی زیبا ترا . . .
ای آفتاب هستی ای شور عشق ومستی / بازآ بخوان کلامی زان معجز الهی ای دیده ها به راهت ای قائم هدایت / تا کی کنم حکایت شرح غم جدائی
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس ايّام خاص / اس ام اس روز جمعه