همیشه قهوه سفارش می داد! می گفت:به نیت چشم های "تو" شیر و شکر هم می ریخت و می پرسید:شبیه شد؟! این روزها اما.. شنیدم چای سبز سفارش می دهد...

ســـلامتی اونـایی کـه دقـایـقی کـه بـهشـون فـک مـی کـنـیم  خـــیلی بـیـشـتر اَ دقـایـقی ِ کـه باهـاشـون زنـــدگی کــردیم ....

نه همیشه فقط گاهی اوقات مثلا عصر های کش دار جمعه گاهی طوری بهانه ات را می گیرم که شعر هم مضطرب می شود و آب برایم می آورد

سهمش از این دنیا مگر چه بود؟ قرار دل و گیرایی دستانت، که در شکستگی ها، پهلوی او بود. که همان ها را هم برای خاطر غریبش، زیاد می دیدند.

من با که گویم این که بهارم خزان شده ماهم به خاک تیره غربت نهان شده بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست رفت از برم به قامت همچون کمان شده

یا رب به میان شعله وآتش و دود بگرفته فلک ز دست من بود و نبود با ضرب لگد پهلوی یارم بشکست پوشیده دو دیده از جهان یاس کبود

" گفت منتظر بمان، رفت من منتظر نماندم، او هم نیامد ...  چیزی شبیهِ مرگ شد بی‌ آنکه کسی بمیرد ...! "

فاطمیه آمدوآن همدم ومونس کجاست ؟شمع میپرسدزپروانه گل نرگس کجاست ؟شهادت بی بی دوعالم زهرای مرضیه <س>برشما تسلیت باد

گفتی دوستت دارم گفتم دوستت ندارم ! . . . . این دروغ به آن دروغ در ...

ديگرآن خنده زيبابه لب مولا نيست.
همه هستندولى هيچ كسى زهرانيست. 
قطره اشك على تابه ته چاه رسيد
چاه فهميدكسى همچوعلى تنهانيست. شهادت جگرگوشه وريحانه پيامبربرهمگان تسليت باد


ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ… ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ ! ﺷــﺎﯾـــــﺪﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــ ــــﻮ ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...

گر مهر فاطمه بر فرزندانش نبود زینب پرستار یتیمان سیدالشهدا نمیشد.دوستت دارم ای بهترین مادر دو عالم

چه تفاوتی میکند  آنسوی دنیا باشی یا فقط چند کوچه آن طرف تر...!!! پا ی محبت که در میان باشد دلتنگی دمار از روزگار آدم در میاورد...

این قدر پی قبر من مظلومه نگردید هرجا دلتان می شکند ، قبر من آنجاست.

زندگیه مشترک عین الاکلنگ میمونه، هر دو طرف هر وقت که بخوان میتونن همدیگه رو بالا ببرن یا پایین بکشن،فقط دوتا عاشق میتونن تعادلش رو حفظ کنن...

مــــرد اونیه که وقتــی بـاهــاش دعـــوا کــردی بــرگـرده و با محبتـــــ بهت بگــه: خــالـــی شــدی ؟