غبطه می خورم ... به " او " که بیشتر از من کنار تو نفس می کشد...!

تو شبیه آخرین سیگار پدرم هستی که برای همیشه ناتمام ماند اینگونه است که می ترسم بمیرم و... برای آخرین بار نبوسیده باشمت....

به آرزوهایم خواهم رسید آنگاه که تو مرا به عنوان اولین شرط دوست داشتن صدا کنی .

وقتی ازش پرسیدی که دوسم داری یا نه  اگه سکوت کرد  بدون  دوستت  نداره  الکی دلتو خوش نکن ... همین !

......من بــــــاشـــم و تــــــو..... بــــیشتـــــروقتــــا حــــــرفـــ اخـــــراتـــــــوبــــــایـــــدبزنــــــــی.... اونـــــــم بگــــــی  "چشـــــــم "دخـــــترخـــــانــــــوم....

بخاطر تو التماس كردم با لبهايي كه "حتي خواهش هم بلد نبودن"

درست است که بعضی ها بوده اند... بعضی ها هستند... وشاید خیلی ها هم بعدا می آیند... اما من می خواهم عزیز دل "تو" باشم؛ می دانی...؟ "بایکوت"

عشق فراموش کردن نیست ، بخشیدن است... گوش کردن نیست ، درک کردن است... دیدن نیست ، احساس کردن است... جا زدن و کنارکشیدن نیست ، صبرکردن و ادامه دادن است... حتــی تنــها....

سخته بين دوتا عشق زندگيت يكي روانتخاب كني خدايا اين چه دوراهي بود كه سر رام گذاشتي من هم عاشق بابامم هم مخاطب فوق العاده خاصم بابايي عاشقتم خودت كمكم كن

می تــرسم...! می ترسـم تـــو بیایی ، ولـی مـــن بــــه نــداشتنت عـادت کـرده باشـم . . .

کل دنیا را هم که داشته باشی.. بازهم دلت میخواهد بعضی وقتها....فقط بعضی وقت ها اصلا برای یک لحظه هم که شده..... "همه ی دنیای یک نفر باشی"

هر بار که تو را یاد می کنم گم می شود تکه ای از من در من!!! همین روز هاست که تمام شوم...

عشق من این روزها هوا پر شده از آرزوهای خوب که برایت به بادها سپرده ام کاش پنجره ات باز باشد

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ... ☜ ↓  ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫـــــﻢ..... ↓  ﻫــــــــﯽ.... ↓  فﻼ‌ﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﮕﯿﺮ..... ↓  ♦ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾـــﻢ..... ♦

ببین چقدر در هم حل شده ایم تو قهوه میخوری من خوابم نمی برد...

✗هـــــــے!✗ ✗باتو ام مخاطب خــــــاص!✗ ✗یا بهت میرسم!✗ ✗یا نمیزارم کســے بت برسه!✗ ✗همین که شنُفتیــــــ !!!✗