{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
این زندگی پُر غم ِ ما آسان باد ! این سفره ی ما پُرازبرنج و نان باد ! یارانه ی ما قطع نماید هرکس تا آخر عُمربی زن و تنبان باد !
زان روز که این زمانه افراشته اند ! تخم بدی و جنگ و جدَل کاشته اند ! یک عدّه فقیر زاده اند از مادر یک عدّه همیشه خورده و داشته اند !!
پیری دیدم قباله ای در د ستش یک تیشه و چمچه ،ماله ای در دستش می آید و باوقارو هشتاد و سه سال ! دست زن بیست ساله ای در دستش !
شتر در خواب بیند پنبه دانه کچل را حسرت مو هست و شانه
از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری گفتم به تو عاشقی مکن، کار تو نیست بچه! تو هنوز شیر باید بخوری!
من ساده و بی رنگم من عاشق دلتنگم صدبار بزن ، قطع کن ، من عاشق تک زنگم
ساعتی از ته دل می نالید که بسی زنگ زدم در عالم خواب سنگین چه فراوان دیدم اهل بیدار شدن اما کم
او از همه شکوه و شکایت دارد از دست خودش فقط رضایت دارد در گوشه خانه می نشیند تنها چون جغد به تک نشینی عادت دارد
انگار که از دماغ فیل افتاده است یا از شکم کروکودیل افتاده است اما ورم قوزک پایش گوید از روی درخت نارگیل افتاده است.
در زخم زبان ، فوق تخصص دارد یکریز ، کنایه بر سرت می بارد او جز خود احمقش ، کسی دیگر را یک آدم ساده هم نمی پندارد
به بانک عشق تو دارم وثیقه نگاهی کن براین حسن سلیقه چو دانستم که فردا روز موزست تو را تبریک گفتم ای عتیقه
هرچند دلش زغصّه ها خون شدو رفت صدبار ادراه رفت بیرون شد و رفت چون دید که افتاده گره درکارش بادادن رشوه سخت ممنون شد و رفت !
افسوس که عمر جاودان رفت از کف سرمایه ی شادی جهان رفت از کف دردا که جوانی ام چه بیهوده گذشت دردادن قسط و صف نان رفت از کف !
چون کاسب کوچه کار می باید داشت دربالش خود دلار می باید داشت تا خوش گذرد ،چو پادشاهان قدیم صد خانه ،هزار یارمی باید داشت !
این زندگی پُر غم ِ ما آسان باد ! این سفره ی ما پُرازبرنج و نان باد ! یارانه ی ما قطع نماید هرکس تا آخر عُمربی زن و تنبان باد !
زان روز که این زمانه افراشته اند ! تخم بدی و جنگ و جدَل کاشته اند ! یک عدّه فقیر زاده اند از مادر یک عدّه همیشه خورده و داشته اند !!
پیری دیدم قباله ای در د ستش یک تیشه و چمچه ،ماله ای در دستش می آید و باوقارو هشتاد و سه سال ! دست زن بیست ساله ای در دستش !
شتر در خواب بیند پنبه دانه کچل را حسرت مو هست و شانه
از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری گفتم به تو عاشقی مکن، کار تو نیست بچه! تو هنوز شیر باید بخوری!
من ساده و بی رنگم من عاشق دلتنگم صدبار بزن ، قطع کن ، من عاشق تک زنگم
ساعتی از ته دل می نالید که بسی زنگ زدم در عالم خواب سنگین چه فراوان دیدم اهل بیدار شدن اما کم
او از همه شکوه و شکایت دارد از دست خودش فقط رضایت دارد در گوشه خانه می نشیند تنها چون جغد به تک نشینی عادت دارد
انگار که از دماغ فیل افتاده است یا از شکم کروکودیل افتاده است اما ورم قوزک پایش گوید از روی درخت نارگیل افتاده است.
در زخم زبان ، فوق تخصص دارد یکریز ، کنایه بر سرت می بارد او جز خود احمقش ، کسی دیگر را یک آدم ساده هم نمی پندارد
به بانک عشق تو دارم وثیقه نگاهی کن براین حسن سلیقه چو دانستم که فردا روز موزست تو را تبریک گفتم ای عتیقه
هرچند دلش زغصّه ها خون شدو رفت صدبار ادراه رفت بیرون شد و رفت چون دید که افتاده گره درکارش بادادن رشوه سخت ممنون شد و رفت !
افسوس که عمر جاودان رفت از کف سرمایه ی شادی جهان رفت از کف دردا که جوانی ام چه بیهوده گذشت دردادن قسط و صف نان رفت از کف !
چون کاسب کوچه کار می باید داشت دربالش خود دلار می باید داشت تا خوش گذرد ،چو پادشاهان قدیم صد خانه ،هزار یارمی باید داشت !
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس شعر / اس ام اس طنز