{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
آن سبزه زندگاني بود و پاي باطل تو آن پاي بويناك با چكمههاي كور آن سبزه را شكست آن سبزه رويش آزادي آن سبزه آزادي بود
آن سبزه كز ضخامت سيمان گذشت و قشر سنگي را در كوچهي شبانهي بابُل تا منتهاي پردهي بودن شكافت آن سبزه زندگاني بود
هنگام اتّصالِ به درياي معرفت جان تو بندري ست جاي ورود نور جاي صدور نور درياب لحظههاي هدايت را درياب
اين بلع نور اين جذب نور بايد عصاره شود نيرو شود حركت شود به راه به پيوندد و گرنه پرورش تــن و پروراندن هوش آن نطفهي خصيم خواهد شد
درياب لحظههاي هدايت را دريـــاب هنگام اتّصال به درياي معرفت جان تو بندري ست جاي ورود نور جاي صدور نور
كج نيستند اين جماعت اَفرا از بيم سايه خم شده سر بهم آورده تكيه بهم دادهاند اَفراي تك كز چارسو به نور رسيده آرام و راست بر پا ستاده و پشتوانهي تنهائي بنياد سربلندي اوست
و فطرت الهي انسان بخش منوّر روح است و چونكه مخزن انديشه همجوار علم الهي و در تلاش امر الهي باشد همخواني و مراودهي ذهن و روح امّاره را حتّي از احتمال تجاوز مأيوس ميكند
معناي صلح چيست در سرزمين من در سرزمين تو در سرزمين ما و شما در سرزمين ايشان معلولهاي جنگ كه دنبال گمشدهشان ميگردند
دانشوري دانشمندي كه كيف به دست شبانهروز دنبال "پولِ براي پول" دوان است او هم كورانه و دستيارانه ديوار مرزهاي سياسي را ميسازد انبارهاي اسلحه را پر ميكند
بايد به داوري بنشينيم شوق رقابتيست در بين واژهها و عبارتها و هر كدام ميخواهند معناي صلح را مرادف اوّل باشند
در سفره مرگ آمده است صداي آمدن دندان بر لقمه همراه با صداي گلولهست كه پشت همين ميدان در ابتداي همين كوچه بر سينهي جوان تو ميتازد
وقتي صداي ناب اذان ميآيد دل در حضور ميآيد دل حاضر است و سهم "گرم بودن" خود را از نور اين پيام قدسي بيمرز از بطن اين ستون صوتي معنا برميدارد
تو رمزهاي رياضت تو رازهاي رسالت تو قصههاي قساوت را ميداني تو از قبيلهي شعري من خويشاوندت هستم و پشتم از تو گرم است و پشتم از تو كه ميداني گرم است
تو از قبيلهي شعري و شعر نامكتوب و ميداني كه خيمهها همه خونيناند و تيرها همه نابينا و چشمها همه بسته و بوميان به شكار يكديگر
هر حرف هر نوشته هر گام چكمهاي ست بر پايي از دروغ
در اين سكون سكوت آلود پيكار پلكان را ياران بر خود با رنج اين خبر سالهاي سال هموار ميكنند امروز هم هوا دوباره گرفتهست امروز هم هوا دوباره خراب است
آن سبزه زندگاني بود و پاي باطل تو آن پاي بويناك با چكمههاي كور آن سبزه را شكست آن سبزه رويش آزادي آن سبزه آزادي بود
آن سبزه كز ضخامت سيمان گذشت و قشر سنگي را در كوچهي شبانهي بابُل تا منتهاي پردهي بودن شكافت آن سبزه زندگاني بود
هنگام اتّصالِ به درياي معرفت جان تو بندري ست جاي ورود نور جاي صدور نور درياب لحظههاي هدايت را درياب
اين بلع نور اين جذب نور بايد عصاره شود نيرو شود حركت شود به راه به پيوندد و گرنه پرورش تــن و پروراندن هوش آن نطفهي خصيم خواهد شد
درياب لحظههاي هدايت را دريـــاب هنگام اتّصال به درياي معرفت جان تو بندري ست جاي ورود نور جاي صدور نور
كج نيستند اين جماعت اَفرا از بيم سايه خم شده سر بهم آورده تكيه بهم دادهاند اَفراي تك كز چارسو به نور رسيده آرام و راست بر پا ستاده و پشتوانهي تنهائي بنياد سربلندي اوست
و فطرت الهي انسان بخش منوّر روح است و چونكه مخزن انديشه همجوار علم الهي و در تلاش امر الهي باشد همخواني و مراودهي ذهن و روح امّاره را حتّي از احتمال تجاوز مأيوس ميكند
معناي صلح چيست در سرزمين من در سرزمين تو در سرزمين ما و شما در سرزمين ايشان معلولهاي جنگ كه دنبال گمشدهشان ميگردند
دانشوري دانشمندي كه كيف به دست شبانهروز دنبال "پولِ براي پول" دوان است او هم كورانه و دستيارانه ديوار مرزهاي سياسي را ميسازد انبارهاي اسلحه را پر ميكند
بايد به داوري بنشينيم شوق رقابتيست در بين واژهها و عبارتها و هر كدام ميخواهند معناي صلح را مرادف اوّل باشند
در سفره مرگ آمده است صداي آمدن دندان بر لقمه همراه با صداي گلولهست كه پشت همين ميدان در ابتداي همين كوچه بر سينهي جوان تو ميتازد
وقتي صداي ناب اذان ميآيد دل در حضور ميآيد دل حاضر است و سهم "گرم بودن" خود را از نور اين پيام قدسي بيمرز از بطن اين ستون صوتي معنا برميدارد
تو رمزهاي رياضت تو رازهاي رسالت تو قصههاي قساوت را ميداني تو از قبيلهي شعري من خويشاوندت هستم و پشتم از تو گرم است و پشتم از تو كه ميداني گرم است
تو از قبيلهي شعري و شعر نامكتوب و ميداني كه خيمهها همه خونيناند و تيرها همه نابينا و چشمها همه بسته و بوميان به شكار يكديگر
هر حرف هر نوشته هر گام چكمهاي ست بر پايي از دروغ
در اين سكون سكوت آلود پيكار پلكان را ياران بر خود با رنج اين خبر سالهاي سال هموار ميكنند امروز هم هوا دوباره گرفتهست امروز هم هوا دوباره خراب است
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس شعر / اس ام اس طاهره صفارزاده