بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس شعر / اس ام اس برتولت برشت

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

من در روزگاری تیره زندگی میکنم در روزگاری که سخن گفتن ساده،نشان بیخردی است و پیشانی بی چین،نشان بی تفاوتی آری،آنکه می خندد خبر فاجعه را دریافت نکرده است...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

در حالی که ما نیز آگاهیم حتی نفرت از فرودستان هم چهره را زشت میکند حتی خشم از ستم نیز صدا را خشن می سازد نتوانستیم خود،انسان باشیم...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

صورت حسابت را خودت جمع بزن این تویی که باید بپردازی اش روی هر رقمی انگشت بگذار و بپرس: این برای چیست؟

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

تنگ غروب،مردان را گرد خود می‌آورم ما یكدیگر را "نجیب‌زاده" می‌نامیم آنها پاهایشان را روی میز من دراز می‌كنند و می‌گویند:"وضع ما بهتر خواهد شد."و من نمی‌پرسم:كی؟

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

با مردم، مهربانم به سنت ایشان، كلاهی اطو شده بر سر می‌گذارم می‌گویم:آنها جانوران بسیار گندی هستند و می‌گویم:مهم نیست. من خود نیز چنینم...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

ای دوست ، از پرسیدن شرم مكن! مگذار كه با زور ، مجبور به پذیرفتن شوی. خود به دنبال اش بگرد! آن چه را كه خود نیاموخته یی، انگار كن كه نمی‌دانی...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

پسرم می پرسد : چرا باید ریاضی بخوانم ؟ دلم می خواهد بگویم لازم نیست بی خواندن هم خواهی دانست دو تکه نان بیش از یک تکه است....

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

می گویند:زمانی که داری، بخور، بنوش و شادباش. اما چگونه می توانم بخورم و بیاشامم هنگامی که می دانم آن چه را که خوردنی است از دست گرسنه ای ربوده ام و تشنه ای به لیوان آب من محتاج است

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس شعر / اس ام اس برتولت برشت

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

من در روزگاری تیره زندگی میکنم در روزگاری که سخن گفتن ساده،نشان بیخردی است و پیشانی بی چین،نشان بی تفاوتی آری،آنکه می خندد خبر فاجعه را دریافت نکرده است...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

در حالی که ما نیز آگاهیم حتی نفرت از فرودستان هم چهره را زشت میکند حتی خشم از ستم نیز صدا را خشن می سازد نتوانستیم خود،انسان باشیم...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

صورت حسابت را خودت جمع بزن این تویی که باید بپردازی اش روی هر رقمی انگشت بگذار و بپرس: این برای چیست؟

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

تنگ غروب،مردان را گرد خود می‌آورم ما یكدیگر را "نجیب‌زاده" می‌نامیم آنها پاهایشان را روی میز من دراز می‌كنند و می‌گویند:"وضع ما بهتر خواهد شد."و من نمی‌پرسم:كی؟

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

با مردم، مهربانم به سنت ایشان، كلاهی اطو شده بر سر می‌گذارم می‌گویم:آنها جانوران بسیار گندی هستند و می‌گویم:مهم نیست. من خود نیز چنینم...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

ای دوست ، از پرسیدن شرم مكن! مگذار كه با زور ، مجبور به پذیرفتن شوی. خود به دنبال اش بگرد! آن چه را كه خود نیاموخته یی، انگار كن كه نمی‌دانی...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

پسرم می پرسد : چرا باید ریاضی بخوانم ؟ دلم می خواهد بگویم لازم نیست بی خواندن هم خواهی دانست دو تکه نان بیش از یک تکه است....

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

می گویند:زمانی که داری، بخور، بنوش و شادباش. اما چگونه می توانم بخورم و بیاشامم هنگامی که می دانم آن چه را که خوردنی است از دست گرسنه ای ربوده ام و تشنه ای به لیوان آب من محتاج است