در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم

وقتی غمگینم نگاهم کدر می شود

برای باز شدن بختش کلید ساز آورد

در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد

دلم برای آدم های گرسنه کباب است

چشمانش شور بود اما خودش بی نمک.

بیشتر اوقات، موهای سرم را با لالایی سشوار می خوابانم

آن ها که بلند فکر می کنند هیچ وقت کوتاه نمی آیند.

مثل زود پز باش در حالی که می جوشی به آرامی سوت بزن

در مسابقه ماست خوری همه روسفید شدند.

گاهی به نحو ناهنجاری به هنجارها می رسیم

شنا کردن در جهت جریان آب از ماهی مرده هم بر می آید

خیلی ها بزرگ می شوند اما به بزرگی نمی رسند

شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است

گل شیپوری نوازنده بزرگ ارکستر باغ است

پشه ها با پوست تنم دارت بازی می کنند