{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
وقتی که گوش ها زنگ زده اند عاقلانه ترین کار ، سکوت است…
چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…! این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه ؟ اینکه هر کاری در توانِت هست براش انجام بدی،بعد برگرده بگه : مگه من ازت خواستم…..!
آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم زمین را از زیر پاییم بکشند…
ﮔﺎﻫـﮯ ﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ، ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ ﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟
کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را؛ کاش مردان همیشه مرد باشند و زنان همیشه زن! آنگاه هر روز نه روز “زن”، نه روز “مرد” بلکه روز “انسان” است…
عمریستــ خـ‗__‗ــودم را به خریتـــــــ زده ام …. دلــم برای آن روی سگــ‗__‗ـــم تنگــــــــ شده…
گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی …. وقتی می مانی و تحمل می کنی ، از خودت یک احمق می سازی
من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم، اما می شود کمی کمکم کنید! آی جماعت… شماها دقیقا چه رنگی هستید؟
من به دنبال دیارم هستم, شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!
آدم هـــای کنــــارم مثل جُــــمعه می مــــــانند معلــــــــوم نمیکند “فــــــرد” هستــــند یا ” زوج” … پُــــر از ابـــــهامند…
شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی ! ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد…
نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند که هر رهگذری را شبیه تو می بینم !! نمی دانم غریبه ها ” تــــــــــــــــــــو ” شده اند یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــــه ” ؟؟!!
گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت . . .
من در میان مردمی هستم که باورشان نمیشود تنهایــــم میگویند خوش بحالت که خوشحالی نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست برای دوست داشتن مــــــــن
دوباره پاییز اما نه ((فصل خزان)) زرد! دوباره پاییز اما نه فصل اندوه و درد! دوباره پاییز فصل زیبای سادگی دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .
وقتی که گوش ها زنگ زده اند عاقلانه ترین کار ، سکوت است…
چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…! این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه ؟ اینکه هر کاری در توانِت هست براش انجام بدی،بعد برگرده بگه : مگه من ازت خواستم…..!
آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم زمین را از زیر پاییم بکشند…
ﮔﺎﻫـﮯ ﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ، ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ ﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟
کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را؛ کاش مردان همیشه مرد باشند و زنان همیشه زن! آنگاه هر روز نه روز “زن”، نه روز “مرد” بلکه روز “انسان” است…
عمریستــ خـ‗__‗ــودم را به خریتـــــــ زده ام …. دلــم برای آن روی سگــ‗__‗ـــم تنگــــــــ شده…
گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی …. وقتی می مانی و تحمل می کنی ، از خودت یک احمق می سازی
من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم، اما می شود کمی کمکم کنید! آی جماعت… شماها دقیقا چه رنگی هستید؟
من به دنبال دیارم هستم, شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!
آدم هـــای کنــــارم مثل جُــــمعه می مــــــانند معلــــــــوم نمیکند “فــــــرد” هستــــند یا ” زوج” … پُــــر از ابـــــهامند…
شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی ! ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد…
نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند که هر رهگذری را شبیه تو می بینم !! نمی دانم غریبه ها ” تــــــــــــــــــــو ” شده اند یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــــه ” ؟؟!!
گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت . . .
من در میان مردمی هستم که باورشان نمیشود تنهایــــم میگویند خوش بحالت که خوشحالی نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست برای دوست داشتن مــــــــن
دوباره پاییز اما نه ((فصل خزان)) زرد! دوباره پاییز اما نه فصل اندوه و درد! دوباره پاییز فصل زیبای سادگی دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس سوژه