به سلامتی خودم که وقتی یتیم شدم تو مدرسه نذاشتم کسی بفهمه چون از ترحم متنفر بودم و هستم

تو متفاوت بودی و متنفر از تکرار تقصیر از من بود که مدام دوستت داشتم

بعضیا باهات کاری میکنن که وقتی یادت میاد چه لطفایی در حقشون کردی از خودت و همه کارات متنفر میشی

وقتی کسی رو دوست داری هیچ وقت تنهاش نمیذاری حتی اگر ازش متنفر باشی

دلم میخواهد تنها باشم و در تنهایی خودم آنقدر بخوانم که تمام شوم آنقدر در جمع بوده ام که دیگر متنفر شده ام من و تنهاییم بدون تن ها راحتیم

تو باعث شدی که از همه متنفر بشم اما خودت همچنان عشقم هستی

گربه با نگاه کردن به ماهی داخل آب به خود می گوید ای کاش از آب متنفر نبودم

تنها دلیل که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد این است که می خواهد دقیقاً مثل تو باشد

شکسته شدم از روزی که تو را نداشتم مجنون تر شدم که مرا میخواستی پریشان تر شدم که عاشقت بود از خودم متنفر شدم که به تو نگفتم و تو رفته بودی

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف لرزشی روی میز کنار تختم میفتد از این صدا متنفر بودم اما چشم هایم را میمالم تا لود شود آرزو می کنم کاش تو باشی سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود

اگر خواستی یکی رو خورد کنی ازش متنفر نباش نسبت بهش بی تفاوت باش

کمتر بترسید بیشتر امیدوار باشید کمتر بخورید بیشتر بجوید کمتر آه بکشید بیشتر نفس بکشید کمتر متنفر باشید بیشتر عشق بورزید و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آن شما خواهد شد

به همه کس عشق بورز به تعداد کمی اعتماد کن و از هیچ کس متنفر نباش

متنفر از گذر زمانی رو که بهت میگن دردت یادت میره این زمان فقط لالت میکنه بفهم لعنتی لال میشیی نه اینکه فراموش کردی

از گناه متنفر باش نه از گناهکار  !

یکی را دوست داشتم که فکر میکردم دوستم نداره ازش دوری میکردم وقتی فهمیدم دوستم داشته دیگه دیر شده بود چون دیگه دوستم نداشت ازم متنفر بود