هرشب شانه میزنم موهایم را صبح که بیدار میشوم موهایم پریشان استمن هر شب خواب سرِانگشتان تو را می بینم !

پنجره را که باز می کنی دلم می آید و لب طاقچه ی نگاهت می نشیند ! می بینی ؟دلم بی دام و دانه جَلد نگاهت شده است !!!

تمام سپاس من از کسی است که به من نیاز نداشت ؛ اما فراموشم نکرد . . .

واژه ها حرف ها و کلام ها در گذر زمان می آییند و می روند . . . اما خاطره خوش باهم بودن هست که میماند ! افتخاریست در کنار شما بودن حتی اگر فراموش شدم . . .

شاید کسى رو که با تو خندیده فراموش کنى ! اما کسى رو که با تو اشک ریخته هرگز !

سلامتی رفیقایی که روز قیامت فقط زمین از دستشون شاکیه ! اونم به خاطر سنگینیه مرامشون . . .

سلامتیه دوست نازنینی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین…. چون یه دنیا ارزو با خودم به گور میبرم !

به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه . . .

آرام می شوم وقتی که نامم را فراموش می کنی و مرا “بینام” میخوانی ، “عزیزت” می شوم !

هرشب شانه میزنم موهایم را صبح که بیدار میشوم موهایم پریشان است من هر شب خواب سرِانگشتان تو را می بینم !

پنجره را که باز می کنی دلم می آید و لب طاقچه ی نگاهت می نشیند ! می بینی ؟ دلم بی دام و دانه جَلد نگاهت شده است !!!

پشت اين روزها فردايي اگر نباشد و پشت اين ابرها اگر خورشيدي … پشت پلک هاي تو اما نگاهي هست که دوستش دارم !

من جز آغوش تو حتي به ديوار هم تکيه نمي کنم !

از پيرهن نه !!! از خون و اکسيژن به من نزديک تر باش …

در زندگی ات سه چیز را تجربه کن دوست داشتن را برای تجربه عاشق شدن را برای هدف فراموش کردن را برای قبول واقعیت

برادری به تعداد نیست به وفاداری است یوسف یازده برادر داشت و حسین (ع ) تنها عباس (ع) را