بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
هر دو از ته دل میگوییم من حرفهایم را ، تو دروغهایت را
شیرینترین خاطرۀ دنیا باشی مالِ من نباشی زهر میشوی به کامم بدجور…!!!!
کاش هرگز ندیده بودمت! لعنت بر چشمی که بی موقع باز شود…
برای من تنها با یک گل بهار می شود گل روی تو … !
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس با این همه حال و در چنین تنگدلی جا کرده محبت تو چندان که مپرس
یکباره بهانه ای به سر خواهم کرد تن پوش غم از قلب به در خواهم کرد بر شوق رسیدن تو دل خواهم داد هم دوش هوای تو سفر خواهم کرد
خيليا هستن ميخوان ما رو خراب کنن بدبختا خبر ندارن ما از خرابه ها برج مي سازيم
بعضـى ها گــریه نمى کنند اما از چشم هایشان معلوم است که اشــکى به بزرگى یک سکــوت گوشه چشمشان به کمــین نشسته …
گاهى سکوت مى آموزد بودن همیشه در فریاد نیســت اسطـــوره شدن یعنى در عین رفتــن بمــانى یعنى باشى یـــا نباشى دوستت داشته باشند و دلــتنگت شوند…
لعنتی کاشکی می دونستی سکوتم دردها داره واسه گفتن …
هرچه ها میکنم گرم نمیشود خاطرم بوی تعفن خيانت از دهانم میآید هــــــــــا.... خاطر من و خیال تو و خیل خيانت ...
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتم خيانت تکرار و رویش نفرت. ...
هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت دم میزند .
گوش هایم را میگیرم دیگر نمیخواهم بشنوم انعکاس ناله هایم خودم را هم ، کر کرده . . .
اشتباه من این بود هر جا رنجیدم لبخند زدم ! فکر کردند درد ندارد سنگین تر ضربه ها رازدند . . .
لعنت به همه ی قانون های دنیا که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی ندارد .
هر دو از ته دل میگوییم من حرفهایم را ، تو دروغهایت را
شیرینترین خاطرۀ دنیا باشی مالِ من نباشی زهر میشوی به کامم بدجور…!!!!
کاش هرگز ندیده بودمت! لعنت بر چشمی که بی موقع باز شود…
برای من تنها با یک گل بهار می شود گل روی تو … !
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس با این همه حال و در چنین تنگدلی جا کرده محبت تو چندان که مپرس
یکباره بهانه ای به سر خواهم کرد تن پوش غم از قلب به در خواهم کرد بر شوق رسیدن تو دل خواهم داد هم دوش هوای تو سفر خواهم کرد
خيليا هستن ميخوان ما رو خراب کنن بدبختا خبر ندارن ما از خرابه ها برج مي سازيم
بعضـى ها گــریه نمى کنند اما از چشم هایشان معلوم است که اشــکى به بزرگى یک سکــوت گوشه چشمشان به کمــین نشسته …
گاهى سکوت مى آموزد بودن همیشه در فریاد نیســت اسطـــوره شدن یعنى در عین رفتــن بمــانى یعنى باشى یـــا نباشى دوستت داشته باشند و دلــتنگت شوند…
لعنتی کاشکی می دونستی سکوتم دردها داره واسه گفتن …
هرچه ها میکنم گرم نمیشود خاطرم بوی تعفن خيانت از دهانم میآید هــــــــــا.... خاطر من و خیال تو و خیل خيانت ...
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتم خيانت تکرار و رویش نفرت. ...
هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت دم میزند .
گوش هایم را میگیرم دیگر نمیخواهم بشنوم انعکاس ناله هایم خودم را هم ، کر کرده . . .
اشتباه من این بود هر جا رنجیدم لبخند زدم ! فکر کردند درد ندارد سنگین تر ضربه ها رازدند . . .
لعنت به همه ی قانون های دنیا که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی ندارد .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنگنا