بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
آینه ی اتاقت را با آینه ی اتاقم عوض میکنی؟ اینکه فقط مرا نشان میدهد..
میبویم گیسوانت را تا فرشتهها حسودی کنند. شانه میزنم موهایت را تا حوریها سرک بکشند از بهشت برای تماشا. شعر میگویم برای تو تا کلمات کیف کنند مست شوند بمیرند …
خدایا سهم من این بود؟! دلم دست او گیر است و خودم از دست او دلگیر... عجب دنیای بی رحمی ست.. دلم گیر است و خودم دلگیر...
گفته بودی گریه کنم دیگه باهام حرف نمیزنی… گریه نکردم… حتی اون روزی که منو با خاطره هات جا گذاشتی و رفتی… فقط یه بار دیگه با صدات آرومم کن…
زندگی قشنگه... وقتی میبینم تو این گرما واسه یه فاصله کوتاه چادر سرت میکنی و مثه بزرگترا تو خیابون راه میری،دلم میخواد جلوتو بگیرم،از ته دل و با تمام وجود بهت بگم " دوستت دارم خانوم کوچولوی من...
تا حالا شده دوس داشتنتو قورت بدی ؟ لبخند بزنی و بی تفاوت باشی ؟ تا حالا دلتنگی شده بپیچه به دلت ... راه نفستو ببنده و خفت کنه ؟ هی دستت بره به سمت گوشی... برش داری ... نگاش کنی ... پرتش کنی ...؟
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﻣﻦ" ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻤﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭ ﻫـــﺎ ... ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺁ ﮐـــﻪ ﺑﺒﻨـــﺪﯼ... ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨـــﯽ ﻃﻌﻤﺶ ﺭﺍ ... ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ
همیشه در داستانها و قصه ها قهرمانی هست...به عادت داستانها ب دنبال قهرمان زندگیم بودم...در پایان راه ...دنیا در گوشم زمزمه کرد...قهرمان زندگی خود باش...ا
از آغاز مي دانستم... كه ديدار فقط با جدايي به پايان ميرسد... با اين همه بامداد ناگزير را از ياد بردم... وخود را تسليم تو كردم...
اوج شکست و وقتی فهمیدم ک عشق عشقم بهم اس داد گفت مزاحم عشقم نشو نامزد کردیم...... . . .لایک نمیخوام مطلبو بفهمی خیلی تنهام
گاهی اوقات... حسرت تکرار یک لحظه؛دیوانه کننده ترین حس دنیاست...
اگـر بیـایی ایـن خـون دل خـوردن ها را تـلافی نمـیکنم... آنقـدر عـاشقت میکنـم کـه دیـگر نتـوانی هـرگز بروی!
دو بیت از دیوونگیای من：：： تو رو کم دارم این روزا که با چشمات ویرون شم با دستای تو پیدا شم تو آغوش تو پنهون شم…
تنهایی راه رفتن سخت نیست ولی ما این همه راه رو با هم رفتیم تنهایی برگشتن سخته....!
محتاج بودم اما دوست نداشتم هميشه خسته بودم از سرما دلم گرماي محبت ميخواست... گرمايي همچون آغوش مادر يابوسه پدر يا آشيانه يك همسفر وهنوز منتظرم...تا اميدي بر قلبم بتابد...!!!
روز و نخواستی شب میشم واسه تو جون به لب میشم سردت که باشه تب میشم عاشق باشم ادب میشم
آینه ی اتاقت را با آینه ی اتاقم عوض میکنی؟ اینکه فقط مرا نشان میدهد..
میبویم گیسوانت را تا فرشتهها حسودی کنند. شانه میزنم موهایت را تا حوریها سرک بکشند از بهشت برای تماشا. شعر میگویم برای تو تا کلمات کیف کنند مست شوند بمیرند …
خدایا سهم من این بود؟! دلم دست او گیر است و خودم از دست او دلگیر... عجب دنیای بی رحمی ست.. دلم گیر است و خودم دلگیر...
گفته بودی گریه کنم دیگه باهام حرف نمیزنی… گریه نکردم… حتی اون روزی که منو با خاطره هات جا گذاشتی و رفتی… فقط یه بار دیگه با صدات آرومم کن…
زندگی قشنگه... وقتی میبینم تو این گرما واسه یه فاصله کوتاه چادر سرت میکنی و مثه بزرگترا تو خیابون راه میری،دلم میخواد جلوتو بگیرم،از ته دل و با تمام وجود بهت بگم " دوستت دارم خانوم کوچولوی من...
تا حالا شده دوس داشتنتو قورت بدی ؟ لبخند بزنی و بی تفاوت باشی ؟ تا حالا دلتنگی شده بپیچه به دلت ... راه نفستو ببنده و خفت کنه ؟ هی دستت بره به سمت گوشی... برش داری ... نگاش کنی ... پرتش کنی ...؟
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﻣﻦ" ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻤﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭ ﻫـــﺎ ... ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺁ ﮐـــﻪ ﺑﺒﻨـــﺪﯼ... ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨـــﯽ ﻃﻌﻤﺶ ﺭﺍ ... ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ
همیشه در داستانها و قصه ها قهرمانی هست...به عادت داستانها ب دنبال قهرمان زندگیم بودم...در پایان راه ...دنیا در گوشم زمزمه کرد...قهرمان زندگی خود باش...ا
از آغاز مي دانستم... كه ديدار فقط با جدايي به پايان ميرسد... با اين همه بامداد ناگزير را از ياد بردم... وخود را تسليم تو كردم...
اوج شکست و وقتی فهمیدم ک عشق عشقم بهم اس داد گفت مزاحم عشقم نشو نامزد کردیم...... . . .لایک نمیخوام مطلبو بفهمی خیلی تنهام
گاهی اوقات... حسرت تکرار یک لحظه؛دیوانه کننده ترین حس دنیاست...
اگـر بیـایی ایـن خـون دل خـوردن ها را تـلافی نمـیکنم... آنقـدر عـاشقت میکنـم کـه دیـگر نتـوانی هـرگز بروی!
دو بیت از دیوونگیای من：：： تو رو کم دارم این روزا که با چشمات ویرون شم با دستای تو پیدا شم تو آغوش تو پنهون شم…
تنهایی راه رفتن سخت نیست ولی ما این همه راه رو با هم رفتیم تنهایی برگشتن سخته....!
محتاج بودم اما دوست نداشتم هميشه خسته بودم از سرما دلم گرماي محبت ميخواست... گرمايي همچون آغوش مادر يابوسه پدر يا آشيانه يك همسفر وهنوز منتظرم...تا اميدي بر قلبم بتابد...!!!
روز و نخواستی شب میشم واسه تو جون به لب میشم سردت که باشه تب میشم عاشق باشم ادب میشم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی