{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
بي تواين فاصله ها طاقت من برده / ساعتم زنگ زده عقربه هايش مرده / کاش باورکني از دوري تو دلتنگم /اين دل خسته ام از دوري تو پژمرده......
چرا میگویند...ها...علامت جمع است درحالی که وقتی آنرا با،تن...+...ها جمع میکنی... خودت میمانی و خودت!!!
شاعر از آن كوچه گذشت ليك شعرى نسرود نه كه سرگشته نبود نه كه معشوقه نداشت كوچه سالهاست دگر كه خيابان شده بود
دراين شهرصداى پاى مردمى است كه همچنان كه تو را در آغوش میگیرند! طناب دار تو را مى بافند،مردمى كه صادقانه دروغ مى گويند و خالصانه به توخيانت میکنند،در این شهر هرچه تنهاتر باشی بهتر است!!
کوک میکنم چشمانم را روی آمدنت، نمی آیی و من برای همیشه خواب میمانم.
آدمک آخر دنياست بخند آدمک مرگ همينجاست بخند دست خطی که تو را عاشق کرد شوخىکاغذي ماست بخند آدمک خر نشوي گريه کني آن خدايي که بزرگش خواندي بخدا مثل تو تنهاست بخند
نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ... یک صحرا گذشته است...
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد؟
روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند... و نمره ی من، باز می شود صفر... هنوز... نبودنت را یاد نگرفته ام!!!
وقتی تنهاییم دنبال یه دوست میگردیم وقتی پیداش کردیم دنبال عیبش میگردیم ، وقتی از دستش دادین دنبال خاطراتش میگردیم و بازم تنهاییم
روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش
روزی با 2 چوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهاییم را با آن قسمت کنم امروز اتاقی دارم پراز آدمکهای چوبی اما هنوز تنهایم...
گنجشک ها لاف می زدند: جیک جیک جیک جیک تو که دور شدی جیکشان هم درنیامد!!!
ترك ما كردى برو هم صحبت اغيار باش! با ما چون نيستى با هر كه خواهى يار باش
یک مترسک خریده ام! عطر همیشگی ات را به تنش زده ام. درست مثل توست. فقط اینکه روزی هزار بار مرا از رفتنش نمی ترساند...
برای یبار هم که شده بیا دست به خلاف بزنیم... من اندوه تو را میدزدم... تو تنهایی مرا...
بي تواين فاصله ها طاقت من برده / ساعتم زنگ زده عقربه هايش مرده / کاش باورکني از دوري تو دلتنگم /اين دل خسته ام از دوري تو پژمرده......
چرا میگویند...ها...علامت جمع است درحالی که وقتی آنرا با،تن...+...ها جمع میکنی... خودت میمانی و خودت!!!
شاعر از آن كوچه گذشت ليك شعرى نسرود نه كه سرگشته نبود نه كه معشوقه نداشت كوچه سالهاست دگر كه خيابان شده بود
دراين شهرصداى پاى مردمى است كه همچنان كه تو را در آغوش میگیرند! طناب دار تو را مى بافند،مردمى كه صادقانه دروغ مى گويند و خالصانه به توخيانت میکنند،در این شهر هرچه تنهاتر باشی بهتر است!!
کوک میکنم چشمانم را روی آمدنت، نمی آیی و من برای همیشه خواب میمانم.
آدمک آخر دنياست بخند آدمک مرگ همينجاست بخند دست خطی که تو را عاشق کرد شوخىکاغذي ماست بخند آدمک خر نشوي گريه کني آن خدايي که بزرگش خواندي بخدا مثل تو تنهاست بخند
نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ... یک صحرا گذشته است...
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد؟
روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند... و نمره ی من، باز می شود صفر... هنوز... نبودنت را یاد نگرفته ام!!!
وقتی تنهاییم دنبال یه دوست میگردیم وقتی پیداش کردیم دنبال عیبش میگردیم ، وقتی از دستش دادین دنبال خاطراتش میگردیم و بازم تنهاییم
روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش
روزی با 2 چوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهاییم را با آن قسمت کنم امروز اتاقی دارم پراز آدمکهای چوبی اما هنوز تنهایم...
گنجشک ها لاف می زدند: جیک جیک جیک جیک تو که دور شدی جیکشان هم درنیامد!!!
ترك ما كردى برو هم صحبت اغيار باش! با ما چون نيستى با هر كه خواهى يار باش
یک مترسک خریده ام! عطر همیشگی ات را به تنش زده ام. درست مثل توست. فقط اینکه روزی هزار بار مرا از رفتنش نمی ترساند...
برای یبار هم که شده بیا دست به خلاف بزنیم... من اندوه تو را میدزدم... تو تنهایی مرا...
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی