{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
شاید یک روز برسه که از دستم خسته بشی بخوای برای همیشه بری و من بمونم و درد خاطرات ... قسمت هیچکس نکند روزگار ، جدایی من از تو را ...
شبی پرسیدمش با بی قراری، ب غیر از من کسی را دوست داری...؟؟ در میان گریه هایش گفت آری...
وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستی . . . ! وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی . . . !
بـ ه دنیایِ بدون مـن خدارو شـکر برگشتــی
از اون روز از اونجا از تو به بعد دیگه هیچ چیز مثل قبل نشد که نشد
یک روز رسد خوشی به اندازه کوه / یک روز رسد غمی به اندازه دشت / افسانه زندگی چنین است رفیق / در سایه کوه باید از دشت گذشت
جاسیگاریم را گم کرده ام ... تو ندیدیش ؟ خودش مهم نیست ... زیرش دردهایم را قایم کرده بودم ...
در حصار بی کسی بارها دلم شکست،به یاد کسی که هرگز یادم نکرد.
دیگر به دنبال همراه "اول" نیستم،این روزها اول راه، همه همراهند. این روزها باید به دنبال همراه "آخر" گشت...
دل زتن بردی ودرجانی هنوز / دردها دارم وتو درمانی هنوز ملک دل کردی خراب از تیغ ناز / اندر این ویرانه سالاری هنوز
گاهی تنهايی آنقدر قيمت دارد كه درب را باز نمی كنم ، حتی برای تو كه سالها منتظر در زدنت بودم!!!
پدر گفت عشق را ترک کن. عشق گفت : خوردن شراب را ترک کن. مادر می گویید خانه را ترک کن. و بالاخره روزی میرسد که خدا هم میگوید این دنیا را ترک کن
غرورت زمینم زد.. خدا هم دیگر بلندم نمى کند.. اى زمین.. تو مرا در خود فرو ببر.. نگذار.. درمیان این همه گرگ آرام آرام جان دهم..
شب خوابیدی توی تختت و هی قل میخوری … بعد گوشیتو برمیداری و مینویسی “خوابم نمیبره” سرد میشی ، بغض میشی ، خردمیشی وقتی که میبینی هیچکسو نداری که اینو واسش بفرستی …
اين روزها جاي خالي تورا با عروسكي پر ميكنم همانند توست: مرا دوست ندارد! احساس ندارد! اما هرچه هست دل شكستن بلد نيست...
بني آدم ابـــــزار يكديگرند----كه با سرعت از روي هم ميگذرند----مثل آب خوردن دلو ميشكنن
شاید یک روز برسه که از دستم خسته بشی بخوای برای همیشه بری و من بمونم و درد خاطرات ... قسمت هیچکس نکند روزگار ، جدایی من از تو را ...
شبی پرسیدمش با بی قراری، ب غیر از من کسی را دوست داری...؟؟ در میان گریه هایش گفت آری...
وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستی . . . ! وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی . . . !
بـ ه دنیایِ بدون مـن خدارو شـکر برگشتــی
از اون روز از اونجا از تو به بعد دیگه هیچ چیز مثل قبل نشد که نشد
یک روز رسد خوشی به اندازه کوه / یک روز رسد غمی به اندازه دشت / افسانه زندگی چنین است رفیق / در سایه کوه باید از دشت گذشت
جاسیگاریم را گم کرده ام ... تو ندیدیش ؟ خودش مهم نیست ... زیرش دردهایم را قایم کرده بودم ...
در حصار بی کسی بارها دلم شکست،به یاد کسی که هرگز یادم نکرد.
دیگر به دنبال همراه "اول" نیستم،این روزها اول راه، همه همراهند. این روزها باید به دنبال همراه "آخر" گشت...
دل زتن بردی ودرجانی هنوز / دردها دارم وتو درمانی هنوز ملک دل کردی خراب از تیغ ناز / اندر این ویرانه سالاری هنوز
گاهی تنهايی آنقدر قيمت دارد كه درب را باز نمی كنم ، حتی برای تو كه سالها منتظر در زدنت بودم!!!
پدر گفت عشق را ترک کن. عشق گفت : خوردن شراب را ترک کن. مادر می گویید خانه را ترک کن. و بالاخره روزی میرسد که خدا هم میگوید این دنیا را ترک کن
غرورت زمینم زد.. خدا هم دیگر بلندم نمى کند.. اى زمین.. تو مرا در خود فرو ببر.. نگذار.. درمیان این همه گرگ آرام آرام جان دهم..
شب خوابیدی توی تختت و هی قل میخوری … بعد گوشیتو برمیداری و مینویسی “خوابم نمیبره” سرد میشی ، بغض میشی ، خردمیشی وقتی که میبینی هیچکسو نداری که اینو واسش بفرستی …
اين روزها جاي خالي تورا با عروسكي پر ميكنم همانند توست: مرا دوست ندارد! احساس ندارد! اما هرچه هست دل شكستن بلد نيست...
بني آدم ابـــــزار يكديگرند----كه با سرعت از روي هم ميگذرند----مثل آب خوردن دلو ميشكنن
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی