بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
یه تـابلوی "مــانده مسـافت "این طـرفا پـیدا نــمیشه؟!
تولد انسان همانند روشن شدن كبريتيست ومرگش خاموشي آن درين فاصله چه كردي؟ گرما بخشيدي يا سوزاندي؟
من و تو براي به هم رسيدن هيچ چيز كم نداريم جز ... معجزه...
باران که می بارد باید آغوشی باشد پنجره نیمه بازی موسیقی باران …بوی خاک …سرمای هوا گره کور دست ها و پاها گرمای عریان عاشقی صدای تپش قلبها باران که می بارد باید کسی باشد…
خاطره.. الكل نيست كه بپره. . خاطره.. خاطرست. . مي مونه و داغوت ميكنه..
در آغوشت جايي برايم باز كن.. جايي كه عشق را بشود مثل بازي هاي كودكي باور كرد... خسته شدم از بي جايي..
چرا گرم نمیشوم اینروزها, هوا سرد شده درست اما درد من بزرگتر ازین حرفهاست... من از نبودن تو یخ میکنم اینروزها..باور نمیکنی برگرد ببین چگونه دراین هوا عرق میریزم....
بعضي از آدما رو وقتي ميبيني به نظرت خيلي فهميده و محترمن، ولي يه كم كه باهاشون صحبت ميكني دستت مياد كه پوچ و توخالين! بعد تازه تاسف ميخوري كه چرا وقت گذاشتي باهاش حرف بزني اصن؟! از اين آدما نفرت دارم!
بعضے وقــــتها ! یـکے طورے مے سوزونتت که هزار نـفر نمے تونن خامـوشت کنن . . . بعضے وقــتها ! یکے طورے خاموشت مے کـنه که هزار نفر نمے تونن روشنت کنن . . .
اگر تو بازنگردی... امید آمدنت را به گور خواهم برد و کس نخواهد دانست که در فراق تو دیگر چگونه خواهم زیست چگونه خواهم مرد....!
هر چه میخواهمت دورتر میشوی....برگرد قول میدهم دوستت نداشته باشم
سخت ترين جاي قضيه ، پذيرفتن اينه كه ميمردم برا اون.. اما.. اون..اون. . . به اندازه ي يه اسم كه گوشه ي پوشه ي مخاطبين گوشيش باشم، هم براش ارزش نداشتم....... خداااااااااااااااااااااااااااااااااا
"تنهـــــایی" بد است، اما بدتر از آن این است که تنهاییت را با آدمهای مجـــازی پر کنی... آدمهایی که بودن و نبودنشان به روشن یا خاموش بودن یک چــــراغ بستگی دارد!!!!
ﻣﺤﺒﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻧﻤﯿﺴﺎﺯﻩ ... ﻫﺎﺭﯼ ﻣﯿﺎﺭﻩ ;;; ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻤﺎ!
ضبط میکنــم تمــام حــرف هــایــت را نــَ بــرای روزهای بی تـو بـودن صدایتـــ انقدر ارامــم میکـند کــِ یـادم میـرود بایـد نفس بکشــم !!!
خدایا! مگرنگفتی حق انتخاب دارم؟ پس چراانتخابم دراغوش دیگریست؟!!
یه تـابلوی "مــانده مسـافت "این طـرفا پـیدا نــمیشه؟!
تولد انسان همانند روشن شدن كبريتيست ومرگش خاموشي آن درين فاصله چه كردي؟ گرما بخشيدي يا سوزاندي؟
من و تو براي به هم رسيدن هيچ چيز كم نداريم جز ... معجزه...
باران که می بارد باید آغوشی باشد پنجره نیمه بازی موسیقی باران …بوی خاک …سرمای هوا گره کور دست ها و پاها گرمای عریان عاشقی صدای تپش قلبها باران که می بارد باید کسی باشد…
خاطره.. الكل نيست كه بپره. . خاطره.. خاطرست. . مي مونه و داغوت ميكنه..
در آغوشت جايي برايم باز كن.. جايي كه عشق را بشود مثل بازي هاي كودكي باور كرد... خسته شدم از بي جايي..
چرا گرم نمیشوم اینروزها, هوا سرد شده درست اما درد من بزرگتر ازین حرفهاست... من از نبودن تو یخ میکنم اینروزها..باور نمیکنی برگرد ببین چگونه دراین هوا عرق میریزم....
بعضي از آدما رو وقتي ميبيني به نظرت خيلي فهميده و محترمن، ولي يه كم كه باهاشون صحبت ميكني دستت مياد كه پوچ و توخالين! بعد تازه تاسف ميخوري كه چرا وقت گذاشتي باهاش حرف بزني اصن؟! از اين آدما نفرت دارم!
بعضے وقــــتها ! یـکے طورے مے سوزونتت که هزار نـفر نمے تونن خامـوشت کنن . . . بعضے وقــتها ! یکے طورے خاموشت مے کـنه که هزار نفر نمے تونن روشنت کنن . . .
اگر تو بازنگردی... امید آمدنت را به گور خواهم برد و کس نخواهد دانست که در فراق تو دیگر چگونه خواهم زیست چگونه خواهم مرد....!
هر چه میخواهمت دورتر میشوی....برگرد قول میدهم دوستت نداشته باشم
سخت ترين جاي قضيه ، پذيرفتن اينه كه ميمردم برا اون.. اما.. اون..اون. . . به اندازه ي يه اسم كه گوشه ي پوشه ي مخاطبين گوشيش باشم، هم براش ارزش نداشتم....... خداااااااااااااااااااااااااااااااااا
"تنهـــــایی" بد است، اما بدتر از آن این است که تنهاییت را با آدمهای مجـــازی پر کنی... آدمهایی که بودن و نبودنشان به روشن یا خاموش بودن یک چــــراغ بستگی دارد!!!!
ﻣﺤﺒﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻧﻤﯿﺴﺎﺯﻩ ... ﻫﺎﺭﯼ ﻣﯿﺎﺭﻩ ;;; ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻤﺎ!
ضبط میکنــم تمــام حــرف هــایــت را نــَ بــرای روزهای بی تـو بـودن صدایتـــ انقدر ارامــم میکـند کــِ یـادم میـرود بایـد نفس بکشــم !!!
خدایا! مگرنگفتی حق انتخاب دارم؟ پس چراانتخابم دراغوش دیگریست؟!!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی