{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
در روز هایی که دلم شکسته بود یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم که می گفت: «پینوکیو!چوبی بمان!آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست.»
گاهي اونقدر سكوت درونت هست كه هركاري ميكني تا اونو بشكني بازم نميتوني...
رفتم که نبینی پریشان شدنم را غمناک ترین لحظه ویران شدنم را در خویش فرو رفتم و در خویش شکستم تا دوست نبیند تنها شدنم را
باهام بد حرف زدي خوردم كردي بهت هيچي نگفتم سكوت كردم.... ياد اون زمانايي افتادم كه برات تازگي داشتم و با شيطوونيام دلتو آتتش ميزدم و جلو دوستام و دوستات خوردت ميكردم. حق داشتي تلافي كني...
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین! چرا نگاه می کنی؟ تنها ندیده ای؟ به من نخند من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…
تختی که هر شب، تنها؛ با یاد کسی روش بخوابی، تخت که نیست… تابوته…
تنها نشسته ام... اما تنها نیستم.... یادت امان تنهایی نمیدهد!
تومیروی ومن فقط نگاهت میکنم،تعجب نکن که چراگریه نمیکنم،بی تویک عمرفرصت برای گریستن دارم امابرای تماشای توهمین یک لحظه باقی است...
چایت را بنوش، نگران فردا نباش، از گندمزار من و تو مشتی کاه مى ماند برای بادها . . . . . . . . . نیما یوشیج
کـار کـه از کـار گـذشـت ، نـه صـدایـت را مـیـخـواهـم ، نـه وجـودَت را و نـــه حـضـورَت ... و ایـنها بـه مـن انـگـیـزه میدهند ، انـگـیـزه ی یـک شـب تـاریـک ، یـک تـیـغ و گـلوی تـو...
نه بغضی ... نه فریادی ... فقط صدای چلک چلک باران ... این منم که روی وسعت دل زمین می گریم ...
این درد نوشت ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف ِ زخم خورده ی بغض دارند که نشانی دردناک از یک عشق ناکام دارند و تنها مخاطبشان غایب است !!
خیلی حرف هست... که تو هرروز در گلویت... بغض کشنده ای احساس کنی... برای کسی که... بدانی...حتی یک بار در عمرش... به خاطر تو... بغض هم نکرده است...!!
چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی
دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز! هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود! آخرین باری که شمردمشان تنها یک دلیل برایم مانده بود..! تنهآنهــــــــــم دیدن تو بود !!
در روز هایی که دلم شکسته بود یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم که می گفت: «پینوکیو!چوبی بمان!آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست.»
گاهي اونقدر سكوت درونت هست كه هركاري ميكني تا اونو بشكني بازم نميتوني...
رفتم که نبینی پریشان شدنم را غمناک ترین لحظه ویران شدنم را در خویش فرو رفتم و در خویش شکستم تا دوست نبیند تنها شدنم را
باهام بد حرف زدي خوردم كردي بهت هيچي نگفتم سكوت كردم.... ياد اون زمانايي افتادم كه برات تازگي داشتم و با شيطوونيام دلتو آتتش ميزدم و جلو دوستام و دوستات خوردت ميكردم. حق داشتي تلافي كني...
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین! چرا نگاه می کنی؟ تنها ندیده ای؟ به من نخند من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…
تختی که هر شب، تنها؛ با یاد کسی روش بخوابی، تخت که نیست… تابوته…
تنها نشسته ام... اما تنها نیستم.... یادت امان تنهایی نمیدهد!
تومیروی ومن فقط نگاهت میکنم،تعجب نکن که چراگریه نمیکنم،بی تویک عمرفرصت برای گریستن دارم امابرای تماشای توهمین یک لحظه باقی است...
چایت را بنوش، نگران فردا نباش، از گندمزار من و تو مشتی کاه مى ماند برای بادها . . . . . . . . . نیما یوشیج
کـار کـه از کـار گـذشـت ، نـه صـدایـت را مـیـخـواهـم ، نـه وجـودَت را و نـــه حـضـورَت ... و ایـنها بـه مـن انـگـیـزه میدهند ، انـگـیـزه ی یـک شـب تـاریـک ، یـک تـیـغ و گـلوی تـو...
نه بغضی ... نه فریادی ... فقط صدای چلک چلک باران ... این منم که روی وسعت دل زمین می گریم ...
این درد نوشت ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف ِ زخم خورده ی بغض دارند که نشانی دردناک از یک عشق ناکام دارند و تنها مخاطبشان غایب است !!
خیلی حرف هست... که تو هرروز در گلویت... بغض کشنده ای احساس کنی... برای کسی که... بدانی...حتی یک بار در عمرش... به خاطر تو... بغض هم نکرده است...!!
چه اشتباه بزرگی میکنم.. که من اینجا برای تو میگریم و تو.... دور از من قهقه میزنی
دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز! هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود! آخرین باری که شمردمشان تنها یک دلیل برایم مانده بود..! تنهآنهــــــــــم دیدن تو بود !!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی