{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
توای تنها ببین من را کنار مرز تنهایی تنم خسته رهم خسته دلم دراوج تنهایی زتنها بودنم ای دل خلاصی نیست باور کن رهایی را نمی بینم زدست دیو تنهایی . . .
کاشکی لحظه هایی که من با تو بودم بشه تکرار لحظه های بی تو بودن خیلی من رو میده آزار چرا از من دل ربودی من که بودم همدم تو آخرش اینجا میمیرم توی غربت از غم تو
خیالـت راحـت باشـد , چیــزی نشـده یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛ دوستـش داشتـم , دوستـم داشت دوستـش دارم , دیگـر دوستــم نـدارد مانـــــده ام , رفتـــــه
خوابم نمي برد به همه چيز فکر کرده ام حتي تو و مي دانم که خوابي و قبل از بسته شدن چشم هايت به همه چيز فکر کرده اي جز من...
ديگر هيچ مزه اي دلچســـــب نخواهد بود من تمام حــــسّ چشايي ام را روي لبانت جا گذاشتم... لایک نداره خداییش؟؟؟
باور کردم تنهايي را . . . چقدر دلم کسي را نمي خواهد امشب . . .
یـــــــــــــــه جـــــــایـــــــــــــــــی تــــــــــــویِ قــــــلـبــت هَــــــــــســت..... کـــــــــــــــــــــــه روزی پـــــــــــنـــــت هـــــــــاوس مـــــــن بـــــود....
همه ی قرارداد ها روی کاغذ بی جان نوشته نمی شوند... بعضی از عهد ها را روی "قلب" می نوییسم.. حواست به این عهد های غیر کاغذی باشه.. شکستنشان یک" آدم "را می شکند...
اينجا هنوز هم يادت هست هنوز هم يادت مهربان تر از خود توست....!راستي يادت بخير...
بعضی وقت ها شده میام یه چیزی می نویسم فقط برای یک نفر (مخاطب خاص) اما وقتی یادم می افته که همه ممکن بخوننش جـــــــــــــــــز اون یـــــــــــــــه نــــــــــــــــــــفر.. دلم بد جوری میگیره....
بچه ها نمیخوام حالتونو بد کنم ولی... یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره...
خودت را تصور کن بی او...شاید بفهمی چی کشیدم بی تو...
گاهی دلم می گیرد مثل یک مراسم کوچک ختم حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند...
گاهی حس میکنم روی دست خــــدا مانده ام!! خسته اش کرده ام..
عکسهای قدیمیام رقبایم شدهاند تصوير زنی كه روزی دوستش داشتی
کاش واقعا شب یلدا آخرالزمان باشه راحت برم بتمرگم تو قبرم لااقل اونجا خیالم راحته زجری که میکشم به خاطر کارای خودمه نه نامردی بقیه
توای تنها ببین من را کنار مرز تنهایی تنم خسته رهم خسته دلم دراوج تنهایی زتنها بودنم ای دل خلاصی نیست باور کن رهایی را نمی بینم زدست دیو تنهایی . . .
کاشکی لحظه هایی که من با تو بودم بشه تکرار لحظه های بی تو بودن خیلی من رو میده آزار چرا از من دل ربودی من که بودم همدم تو آخرش اینجا میمیرم توی غربت از غم تو
خیالـت راحـت باشـد , چیــزی نشـده یک شکسـت عاطفـی سـاده ؛ دوستـش داشتـم , دوستـم داشت دوستـش دارم , دیگـر دوستــم نـدارد مانـــــده ام , رفتـــــه
خوابم نمي برد به همه چيز فکر کرده ام حتي تو و مي دانم که خوابي و قبل از بسته شدن چشم هايت به همه چيز فکر کرده اي جز من...
ديگر هيچ مزه اي دلچســـــب نخواهد بود من تمام حــــسّ چشايي ام را روي لبانت جا گذاشتم... لایک نداره خداییش؟؟؟
باور کردم تنهايي را . . . چقدر دلم کسي را نمي خواهد امشب . . .
یـــــــــــــــه جـــــــایـــــــــــــــــی تــــــــــــویِ قــــــلـبــت هَــــــــــســت..... کـــــــــــــــــــــــه روزی پـــــــــــنـــــت هـــــــــاوس مـــــــن بـــــود....
همه ی قرارداد ها روی کاغذ بی جان نوشته نمی شوند... بعضی از عهد ها را روی "قلب" می نوییسم.. حواست به این عهد های غیر کاغذی باشه.. شکستنشان یک" آدم "را می شکند...
اينجا هنوز هم يادت هست هنوز هم يادت مهربان تر از خود توست....!راستي يادت بخير...
بعضی وقت ها شده میام یه چیزی می نویسم فقط برای یک نفر (مخاطب خاص) اما وقتی یادم می افته که همه ممکن بخوننش جـــــــــــــــــز اون یـــــــــــــــه نــــــــــــــــــــفر.. دلم بد جوری میگیره....
بچه ها نمیخوام حالتونو بد کنم ولی... یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره...
خودت را تصور کن بی او...شاید بفهمی چی کشیدم بی تو...
گاهی دلم می گیرد مثل یک مراسم کوچک ختم حتی اگر تمام خیابان ها را آذین بسته باشند...
گاهی حس میکنم روی دست خــــدا مانده ام!! خسته اش کرده ام..
عکسهای قدیمیام رقبایم شدهاند تصوير زنی كه روزی دوستش داشتی
کاش واقعا شب یلدا آخرالزمان باشه راحت برم بتمرگم تو قبرم لااقل اونجا خیالم راحته زجری که میکشم به خاطر کارای خودمه نه نامردی بقیه
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی