بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
سخت است... خیلی سخت است وقتی بدانی او کجای زندگی توست! ولی ندانی تو کجای زندگی او هستی...!
کی میدونه خدا .....که چقدسخته شبا موقع خواب توگوش عشقت مثل بچه ها براش حرفی بزنی ازعشق قشنگت بگی...اون اروم اروم بخوابه....ای خدا بعداون برگرده اینارو توگوش یکی دیگه بگه......تااون بخواب......
خدایا"..همه ازتومی خواهند."بدهی"امامن ازتومی خواهم "بگیری"خستگی..دلتنگی..وغصه هاراازلحظه لحظه روزگار عشق من...هرکی عاشقه ..بزنه لایکو..
گویند که مردمان غم دیوانه میخورند دیوانه هم شدیم و غم ما کسی نخورد
هنوز هم از بازی کلاغ پر میترسم. میترسم بگویم تو ... آرام بگویی پر...
اگراز ساعت تنهایی قلبم سفر کردی""" برراهت دیده گانم همچون فانوس است""" تا روزی که برگردی!!!!!
مردشور دفترچه تلفی رو ببره که هرموقع میخوای با یکی حرف بزنی هیچ کسی رو پیدا نمیکنی توش..
رویـآهـآیــم رآ بــﮧ مـלּ بــدهـکـآرے!! مـرآ اَز شـآهـزادگـے بـﮧ آوارگـے کـشآنـدے !! برگــرد ... مـیخوآهــم مـردآنـگے اتـ را نـقض کـنــم !
کسی بلده قلنج گلو بشکنه؟!؟ بغض دارم.. نمیشکنه!
تـــو به رَفتـــَنــَت ادآمه بــده ..!!!!! ايــن اشــکهـآ ، رَبــطي بــه تـُـو نَــدارَد ...
مـحکــم باش ... وقتي خيلي نرم شوي ؛ همه خـَمـَت مي کنند !!! حتي کسي که انتظار نداري ...
اتاق تنهاییم پا به ماه اتفاق تازه ایست ! به گمانم " یکی نبود قصه های من " در راه است . . .
چقدر خسته ام... دلم یک مرگ شاعرانه میخواهد، غرق پاکی یک وان سفید محصور شمع هایی که برایم اشک می ریزند یکی یکی تا در سکوت، خاطرات با تو بودنم را دوره کنم... این بار اما... بی تو...
نمی دانم چرا منی ک یک سوزن رادرمیان انبارکاه بارهایافته بودم..... نمی توانم هیچ راهی به سمت قلبت پیدا کنم!!!!
من زخم های روی قلبم راوصله می زنم، وتوچسب های روی بینی ات را میکنی! وهردوازفردا......... انسان های دیگری خواهیم شد!!!!
خدایا...........خدایا...... دیگه بریدم....... چندتابغض......به یک گلو..
سخت است... خیلی سخت است وقتی بدانی او کجای زندگی توست! ولی ندانی تو کجای زندگی او هستی...!
کی میدونه خدا .....که چقدسخته شبا موقع خواب توگوش عشقت مثل بچه ها براش حرفی بزنی ازعشق قشنگت بگی...اون اروم اروم بخوابه....ای خدا بعداون برگرده اینارو توگوش یکی دیگه بگه......تااون بخواب......
خدایا"..همه ازتومی خواهند."بدهی"امامن ازتومی خواهم "بگیری"خستگی..دلتنگی..وغصه هاراازلحظه لحظه روزگار عشق من...هرکی عاشقه ..بزنه لایکو..
گویند که مردمان غم دیوانه میخورند دیوانه هم شدیم و غم ما کسی نخورد
هنوز هم از بازی کلاغ پر میترسم. میترسم بگویم تو ... آرام بگویی پر...
اگراز ساعت تنهایی قلبم سفر کردی""" برراهت دیده گانم همچون فانوس است""" تا روزی که برگردی!!!!!
مردشور دفترچه تلفی رو ببره که هرموقع میخوای با یکی حرف بزنی هیچ کسی رو پیدا نمیکنی توش..
رویـآهـآیــم رآ بــﮧ مـלּ بــدهـکـآرے!! مـرآ اَز شـآهـزادگـے بـﮧ آوارگـے کـشآنـدے !! برگــرد ... مـیخوآهــم مـردآنـگے اتـ را نـقض کـنــم !
کسی بلده قلنج گلو بشکنه؟!؟ بغض دارم.. نمیشکنه!
تـــو به رَفتـــَنــَت ادآمه بــده ..!!!!! ايــن اشــکهـآ ، رَبــطي بــه تـُـو نَــدارَد ...
مـحکــم باش ... وقتي خيلي نرم شوي ؛ همه خـَمـَت مي کنند !!! حتي کسي که انتظار نداري ...
اتاق تنهاییم پا به ماه اتفاق تازه ایست ! به گمانم " یکی نبود قصه های من " در راه است . . .
چقدر خسته ام... دلم یک مرگ شاعرانه میخواهد، غرق پاکی یک وان سفید محصور شمع هایی که برایم اشک می ریزند یکی یکی تا در سکوت، خاطرات با تو بودنم را دوره کنم... این بار اما... بی تو...
نمی دانم چرا منی ک یک سوزن رادرمیان انبارکاه بارهایافته بودم..... نمی توانم هیچ راهی به سمت قلبت پیدا کنم!!!!
من زخم های روی قلبم راوصله می زنم، وتوچسب های روی بینی ات را میکنی! وهردوازفردا......... انسان های دیگری خواهیم شد!!!!
خدایا...........خدایا...... دیگه بریدم....... چندتابغض......به یک گلو..
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی