ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﺸﺘﻢ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﻮﺏ ﮔﺸﺘﯽ ؟ ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺸﺘﯽ . . .

نه صدايش را نازك ميكرد!نه دستانش را اردي..از كجا بايد به گرگ بودنش شك ميكردم؟!

صدا کن مرا  صدای تـــو خوبــــ است  صدای تـــو سبزینه آن گیاه عجیبی استـــ که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید ...

همیشه میترسیدم بری و هی میگفتم نریا تنهام نذاریا  میگفتی آخه من کجا رو دارم برم دورت بگردم اما رفتی ..... منم فهمیدم از چیزی که بترسم سرم میاد

هر وقت می اومدم اعتراض کنم بهت که چرا.......؟ زود میگفتی الان که پیش همیم این حرفا رو بیخیال الانو خراب نکن  چقدر حرف گوش کن بودم زودی میگفتم خب چشم ... مبادا تو ناراحت بشی

یادبگیر همیشه زندگیتو باسه کسی بذاری که قدر استخوناتو بدونه نه اینکه بخواد پوست استخونت کنه.

لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود

مــــــن تــــــورو ذره ذره جــــــمع کـــردم حــــــق نـــــــــداري خــــــروار خــــــروار بـــــــــري لعنتي !!

وقتی خسته ام وقتی کلافه ام وقتی دلتنگمبشقاب ها را نمی شکنم... شیشه ها را نمی شکنم ...غرورم را نمی شکنم دلت را نمی شکنم ...در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد این بغض لعنتی است...

يکيــــ از سختـــــــ ترين کاراي دنيا اينـه کـه براي ديگرانــــــ توضيح بدي دقيقا چـه مرگتـــه...

سالهاست زنگ می زند، بی آنکه کسی نگاهش کند بالاخره می پوسد و در هم می شکند هر آنچه بر روی آن استوار است . . .

رفت... من،خالي ازعاطفه و خشم ، خالي از خويشي و غربت گيج و مبهوت بين بودن ونبودن  عشق !!  آخرين همسفر من مثل تو منو رها كرد حالا دستام مونده و تنهايي من ...

دگر تنهایی ام را با هیچکس تقسیم نخواهم کرد... یکبار کردم،چندین برابر شد...

درد دارد “امروز” حرفی برای گفتن نداشته باشی با کسی که تا “دیروز” تمام حرف هایت را فقط به او می گفتی

بود شمعي در غم پروانه اي  روشن و تنها به فکر چاره اي  شاپرک پروانه اي در فکر او آتشي در جان او افکنده بود درد پروانه ز درد شمع بود شمع هم از درد پروانه فروزان گشته بود

همش پیشمی نگام میکنی  باهام حرف میزنی  میرقصیم بغلم میکنی  من و تو چه خوب با هم کنار میایم " توی رویاهای من"  واقعیت که این نبود واقعیت رفتن تو بود