و تو هیچگاه نخواهی فهمید که من با یاد همان دقایقی که کنار هم بودیم سال هایی را که بی تو گذشت زنده مانده ام!!

تلخ منم همچون چای سرد که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی تلخ منم چای یخ که هیچکس ندارد هوسش را...

آدم با هر کسی میتونه بخوابه ولی فقط با یک نفر میتونه تا صبح بیدار بمونه !

وقتی تمام راه را آمدم وقتی تا تو هیچ نمانده بود چقدر دیر یادش آمد خدا……… که قسمت هم نبودیم

تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود …

دیگر از آن همه شیطنت و شلوغی خبری نیست ! آنقدر بخاطر ضربدرهای جلوی اسمم چوب روزگار را خوردم که تبدیل شدم به ساکت ترین شاگرد کلاس زندگی ...

داشت از تنهاییش برام میگفت اما صدای بوق پشت خطی امانش را بریده بود

ایـنـــجـا فـــــقــــط واژه می فـــُـــروشــــیـم و ســــُـکــوت می خــریــم چــه تـــجــارت درد نـــاکی ســـت ..

آهــــاے آدم هــــا ...! مـــــرا ڪہ هـیـچ مـقـصـدے بـه نـامـم و هـیـچ چـشـمـے در انـتـظـارم نـیـسـت را بـبـخـشـیـد ! ڪہ بـا بـودنـم تـرافـیـڪ ایجاد ڪـــرده ام .

عذاب امروز من تاوان سادگی دیروزم بود..

همه فکر زمین زدنم هستند... حتی بند کفشم...

آבمآیے کـﮧ عشقشـوטּ رو مثل کآنآل تے وـے عوضـ میکنـטּ آخـرش بآیـב بشینـטּ برفکـ تمآشـآ کنـטּ!

گاهی هیچکس را نداشته باشی بهتر است..بعضی ها تنها ترت میکنند..

بازگشتی در کار نیست… یک بار که برود برای همه ی عمر رفته است… حتی اگر برگردد باز هم دیگر او نیست…!

قصه غصه های من. قصه کدوخاله پیرزن است! قل میدهم و میروم تا روزیکه به خانه برسد کلاغ قصه ام!

هر کی به ما رسیـــد مال یکی دیگــه بـــود از مالکیــن محـــترم خواهشمنــــدم معــــشوقعه هایتـــان را جمـــع کنیــــد از ایـــن وســـط !