{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
شبهایم نیز روشن بود.....به روشنی روزهایم امانمیدانم ناگهان چه شد که تاریکی همه جاراگرفت حتی روزهایم را.....فکرمیکنم وقتی خدازندگی من روکشید رنگ سیاهش تموم شد ۰۰۰آخه همشوتوزندگی من خالی کرد.
تنهايي قدرت مي خواهد.اين را كسي به من ياد داد كه روزي مي گفت(تنهايت نمي گذارم)
برگرد و زمان را غافل گیر کن... من با تک تک ثانیه ها شرط بستم.
من خاطــرت رامیخواســــتم نه خاطـــره اتــــ را....
خیلی وقت ها مهمترین حرف میان دو نفر همانی است که هرگز به هم نمی گویند
مچاله شده ام درخودم با بوی سیگارو طعم چای مانده... پنجره را باز نکن!امروزدوست دارم غمگین باشم...
خداحافظ طلوعم خداحافظ غروبم خداحافظ تو ای تنها امیدم
برای ماندنش من خواهش کردم, او اما سازش نکرد...
انقدر ارزوهايم را به گور بردم كه ديگر جايي براي جسمم نيست.
گذشته ای که حالمان را گرفته است ، آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم ، و حالی که حالمان را بهم میزند چه زندگی شیرینی..........
غمگینم همانند مادری که کودک بیمارش با لبخند می گوید : امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است..
امروز عکس تنهاییم را قاب گرفتمعکسی در ابعادسه در بی نهایت…!!!
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش اشک هایت را دست های خودت پاک کن که همه رهگذرن
اون موقعس که به خودت میای میبینی شده همه کست ...
وقتي كسي دير يادم ميكنه نگرانش نميشم چون شاد بوده كه از يادش رفتم...
پست تکراری تایید نمیشه...مثل من که برای اون تکراری بودم
شبهایم نیز روشن بود.....به روشنی روزهایم امانمیدانم ناگهان چه شد که تاریکی همه جاراگرفت حتی روزهایم را.....فکرمیکنم وقتی خدازندگی من روکشید رنگ سیاهش تموم شد ۰۰۰آخه همشوتوزندگی من خالی کرد.
تنهايي قدرت مي خواهد.اين را كسي به من ياد داد كه روزي مي گفت(تنهايت نمي گذارم)
برگرد و زمان را غافل گیر کن... من با تک تک ثانیه ها شرط بستم.
من خاطــرت رامیخواســــتم نه خاطـــره اتــــ را....
خیلی وقت ها مهمترین حرف میان دو نفر همانی است که هرگز به هم نمی گویند
مچاله شده ام درخودم با بوی سیگارو طعم چای مانده... پنجره را باز نکن!امروزدوست دارم غمگین باشم...
خداحافظ طلوعم خداحافظ غروبم خداحافظ تو ای تنها امیدم
برای ماندنش من خواهش کردم, او اما سازش نکرد...
انقدر ارزوهايم را به گور بردم كه ديگر جايي براي جسمم نيست.
گذشته ای که حالمان را گرفته است ، آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم ، و حالی که حالمان را بهم میزند چه زندگی شیرینی..........
غمگینم همانند مادری که کودک بیمارش با لبخند می گوید : امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است..
امروز عکس تنهاییم را قاب گرفتمعکسی در ابعادسه در بی نهایت…!!!
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش اشک هایت را دست های خودت پاک کن که همه رهگذرن
اون موقعس که به خودت میای میبینی شده همه کست ...
وقتي كسي دير يادم ميكنه نگرانش نميشم چون شاد بوده كه از يادش رفتم...
پست تکراری تایید نمیشه...مثل من که برای اون تکراری بودم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی