{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
در این بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟/نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی/برو بگذر از این بازار/از این مستی و طنازی /اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو میبازی...
من و تــــــه سیـــــگار و پنجــــــــره باز.. مانــــــــده ایم که کـــــــــدام یــــــک براى سقوط مناســـب تریــــم؟!
مـــن از عــــطـــرِ آهســـــتهی هــــوا مـــــیفهــــمـــم تــــو بـــایـد تـــازگـــیهـــــا از ایــــنجا گـــــذشـــته باشــــــی …
شیشه روی رگم دلم شکسته تر از شیشه هایی است که هر روز میخواهم روی رگم بکشم........... تو بگو کدام را بکشم شیشه را یا شکسته های دلم را؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای کاش خدا برای یه بار که شده قلم سرنوشت رو در دست ما میداد تا تنهایی راخط میزدیم
تولد انسان همانند روشن شدن کبریتیست ومرگش خاموشی آن,بنگر دراین فاصله چه کردی گرما بخشیدی؟یا سوزاندی؟
چقد خوبه وقتی تنهایی چشات پر شده از اشک اونی که دوسش داری بیاد دست بزاره رو شونت و بگه تو تنها نیستی من کنارتم تا اخرش....
سخت میترسیدم از روزی که من از نژادشیشه باشم وشکستنی وتواز نژاد جاده و رفتنی... تو رفتی و من شکستم و چه تلخ بی حساب شدیم...!
از تنهایی گریزی نیست!بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند!نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد...
سنگین کام میگری مرد ... در این سرمای خیابان به یاد کدام عشق خاطراتت
چرا اخه دنیا بده اون کسی که تو بدترین لحظات میتونه ارومت کنه"داغونت میکنه وباحرفاش ازارت میده و دلت رو میشکونه ومیره
בرב בلت را بــﮧ کســے نگو چون یاב مــے گیرنـב בلت را از کجا بــﮧ בرב آورنـב
کاش همیشــــــــــــــــــــــه ב ر کودکی می مانـــــ ב یم تا بهــــــــــــ جای ב لهایــــــــــمان ... سر زانوهایمان زخمی می شــــــ ב !!!!!!
من به مردن راضی ام پیشم نمی آید اجل بخت بد بین کز اجل نیز ناز می باید کشید
ميگن مرگ حقه... گاهي وقتا نبايد صبر کرد بايد حقو گرفت...
بیـــچـاره دختـــــرکــــــ... چـــه مـــردانـــی بــــرای بـــه چنـــگـــــ اوردنــــش جــنــگــیــدنـــد.. و او... تســــلــــیــــم یــکــــ نـــــــــامــــــرد شـــــد..
در این بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟/نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی/برو بگذر از این بازار/از این مستی و طنازی /اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو میبازی...
من و تــــــه سیـــــگار و پنجــــــــره باز.. مانــــــــده ایم که کـــــــــدام یــــــک براى سقوط مناســـب تریــــم؟!
مـــن از عــــطـــرِ آهســـــتهی هــــوا مـــــیفهــــمـــم تــــو بـــایـد تـــازگـــیهـــــا از ایــــنجا گـــــذشـــته باشــــــی …
شیشه روی رگم دلم شکسته تر از شیشه هایی است که هر روز میخواهم روی رگم بکشم........... تو بگو کدام را بکشم شیشه را یا شکسته های دلم را؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای کاش خدا برای یه بار که شده قلم سرنوشت رو در دست ما میداد تا تنهایی راخط میزدیم
تولد انسان همانند روشن شدن کبریتیست ومرگش خاموشی آن,بنگر دراین فاصله چه کردی گرما بخشیدی؟یا سوزاندی؟
چقد خوبه وقتی تنهایی چشات پر شده از اشک اونی که دوسش داری بیاد دست بزاره رو شونت و بگه تو تنها نیستی من کنارتم تا اخرش....
سخت میترسیدم از روزی که من از نژادشیشه باشم وشکستنی وتواز نژاد جاده و رفتنی... تو رفتی و من شکستم و چه تلخ بی حساب شدیم...!
از تنهایی گریزی نیست!بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند!نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد...
سنگین کام میگری مرد ... در این سرمای خیابان به یاد کدام عشق خاطراتت
چرا اخه دنیا بده اون کسی که تو بدترین لحظات میتونه ارومت کنه"داغونت میکنه وباحرفاش ازارت میده و دلت رو میشکونه ومیره
בرב בلت را بــﮧ کســے نگو چون یاב مــے گیرنـב בلت را از کجا بــﮧ בرב آورنـב
کاش همیشــــــــــــــــــــــه ב ر کودکی می مانـــــ ב یم تا بهــــــــــــ جای ב لهایــــــــــمان ... سر زانوهایمان زخمی می شــــــ ב !!!!!!
من به مردن راضی ام پیشم نمی آید اجل بخت بد بین کز اجل نیز ناز می باید کشید
ميگن مرگ حقه... گاهي وقتا نبايد صبر کرد بايد حقو گرفت...
بیـــچـاره دختـــــرکــــــ... چـــه مـــردانـــی بــــرای بـــه چنـــگـــــ اوردنــــش جــنــگــیــدنـــد.. و او... تســــلــــیــــم یــکــــ نـــــــــامــــــرد شـــــد..
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی