{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
به دروغ گفتند خواستن توانستن است. گاهی خواستن داغ بزرگی ست که تا ابد بر دلت می ماند!!!!!
اعتراف تلخیست ولی رفتنت دیدم را نسبت به زندگی عوض کرد... فهمیدم زندگی یعنــــی تـــــــه نـــــــامردی...
بعد رفتنت سنگ شده است.......قلبـــــم را میگــــویم... سنگی بودنش را مدیـــــون بی وفــــــایی هـــای تــــوست...
گاهی فکر میکنم روی دستان خدا مانده ام... خسته اش کرده ام.. خودش هم نمیداند بامن چه کارکند...!!
اصلا" یادت هَست کِه نیستم...؟
تنهائی یعنی تو که او را رها می گذاری ... او هم تو را امّا ول می کند ... ، تو او را در رویای ِ پرواز َ ش ... ، او تو را امّا در تقدیر ِ سقوط َت ...
دیواری که قرار بود بشود حائل ِ آدم ها از ترس ِ جمع ... حالا شده تکیه گاه ِ گریه هاشان از ترس ِ تنهائی ...
این روزهایـــم به تـظاهر میگــذرد... تـظاهر به بی تــفاوتـی، تـظاهر به بی خیـالی، به شـادی، به این که دیــــــــــگر...هیــــــچ چیز مهم نیــست!!!!
ديگه به فندك نياز دارم سيگارم رو جلوي لبم ميگيرم به دردهايم فكر ميكنم خودش آتش ميگيرد....
بیشتـــر وقتــها ســـکوتــــــــــ واسه اینـــه که هیــــــــــچ کلمـــه ای نــــمی تونــــه غمی رو که تــــو وجـــــــــــودتــــــ داری، تــــوصیــــــــف کنـــــه …
درد داشت وقتي گفتم جون ميلادت جواب بده جواب نداد اما وقتي گفتم جون عشقت جواب بده زودي جواب داد
ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ نه مثل جبر نه مثل هندسه نه ﻣﺜﻞ ۱ منهای ۱ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ۰ ﻣﯿﺸﻮﺩ ! ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ مثل نیمکت آخر زنگ آخر ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﺏ ﺣﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩ ؛ مرا یاد بگیر …
مرده شور! ناخن هایت را کوتاه کن بدنم زخمیست ! او که رحم نکرد تو مدارا کن
بعضي دردها مثل "چاي" هستند با گذشت زمان سرد ميشوند اما تلخي شان از بين نميرود
میدونی دلیل اشکای الآنم چیه؟! که چیکار کردم که دیگه دوسم نداری، دیگه بغضم،اشکام، چشام، لبام، سلامتیم، جونم ... برات مهم نیست
لـعنت به تــو... پست تر از تــــو در کجای این دنیا پیــدا می شـود ؟؟! کاری با دلـم کـرده ای که حالا در چشـمان دیـگری زل بزنم و بگویـــم : عــــاشقـمـی!!؟ خـب به درکـــ . . .
به دروغ گفتند خواستن توانستن است. گاهی خواستن داغ بزرگی ست که تا ابد بر دلت می ماند!!!!!
اعتراف تلخیست ولی رفتنت دیدم را نسبت به زندگی عوض کرد... فهمیدم زندگی یعنــــی تـــــــه نـــــــامردی...
بعد رفتنت سنگ شده است.......قلبـــــم را میگــــویم... سنگی بودنش را مدیـــــون بی وفــــــایی هـــای تــــوست...
گاهی فکر میکنم روی دستان خدا مانده ام... خسته اش کرده ام.. خودش هم نمیداند بامن چه کارکند...!!
اصلا" یادت هَست کِه نیستم...؟
تنهائی یعنی تو که او را رها می گذاری ... او هم تو را امّا ول می کند ... ، تو او را در رویای ِ پرواز َ ش ... ، او تو را امّا در تقدیر ِ سقوط َت ...
دیواری که قرار بود بشود حائل ِ آدم ها از ترس ِ جمع ... حالا شده تکیه گاه ِ گریه هاشان از ترس ِ تنهائی ...
این روزهایـــم به تـظاهر میگــذرد... تـظاهر به بی تــفاوتـی، تـظاهر به بی خیـالی، به شـادی، به این که دیــــــــــگر...هیــــــچ چیز مهم نیــست!!!!
ديگه به فندك نياز دارم سيگارم رو جلوي لبم ميگيرم به دردهايم فكر ميكنم خودش آتش ميگيرد....
بیشتـــر وقتــها ســـکوتــــــــــ واسه اینـــه که هیــــــــــچ کلمـــه ای نــــمی تونــــه غمی رو که تــــو وجـــــــــــودتــــــ داری، تــــوصیــــــــف کنـــــه …
درد داشت وقتي گفتم جون ميلادت جواب بده جواب نداد اما وقتي گفتم جون عشقت جواب بده زودي جواب داد
ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ نه مثل جبر نه مثل هندسه نه ﻣﺜﻞ ۱ منهای ۱ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ۰ ﻣﯿﺸﻮﺩ ! ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ مثل نیمکت آخر زنگ آخر ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﺏ ﺣﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩ ؛ مرا یاد بگیر …
مرده شور! ناخن هایت را کوتاه کن بدنم زخمیست ! او که رحم نکرد تو مدارا کن
بعضي دردها مثل "چاي" هستند با گذشت زمان سرد ميشوند اما تلخي شان از بين نميرود
میدونی دلیل اشکای الآنم چیه؟! که چیکار کردم که دیگه دوسم نداری، دیگه بغضم،اشکام، چشام، لبام، سلامتیم، جونم ... برات مهم نیست
لـعنت به تــو... پست تر از تــــو در کجای این دنیا پیــدا می شـود ؟؟! کاری با دلـم کـرده ای که حالا در چشـمان دیـگری زل بزنم و بگویـــم : عــــاشقـمـی!!؟ خـب به درکـــ . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس تنهایی