فــــــرهادها رادربیستـــــون کشتیم ودرکتــــاب تاریخ ازاو به نیکی یاد میکنیم تا ثابتــــــ کنیم حتـــی در عشـــــــق هم مــــــــرده پرستـــــیم...

درد دارد کسی تنهایت بگذارد که به جرم با او بودن همه تنهایت گذاشتند..............................

انگار که سالهاست رفته اي.. از تابستان بگو از بهاري که رفتي.. تا من هم از زمستاني برايت بگويم.. که نشست بر موهايم و نرفت...!

ﺑﻲ ﺭﺣﻤﺎﻧﻪ ﺗﺮﯾﻥ ﺟﻨﺎﯾﺕ ﺍﯾﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﺳﻲ ﺷﻮﯼ, ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺍﺵ ﮐﻧﻲ, ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻧﺪﮔﻴﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﻲ ﮐﻧﻲ ﻛﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻟﺐ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﻔﺮﯾﻧﺖ ﮐﻧﺪ !... ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻴﺴﺖ!!!

رفت . . . نفرینش نمی کنم همین که دیگر کسی اندازه ی من دوستش ندارد برایش کافیست . . .  خستم  میفهمی؟؟؟؟؟ خسته

همیشه سخت ترین سیلی و از کسی میخوری که یه روزی بهترین نوازشگرت بود....و این درد داره!!!

عاقبت همه ی ما زیر این خاک آرام خواهیم گرفت ما ک روی آن دمی ب همدیگر مجال آرامش ندادیم

در کنارم روز وشب بیدار بود غافل از او چشم من در خواب بود تا شدم مشتاق دیدار "پدر" او به خواب وچهره اش در قاب بود خیلی دلتنگتم بابا

باران آبرویم را خرید شبیه مردی که گریه نمیکند به خانه برگشتم!

از آن جمله هایی ام ک انتهایش سه نقطه میخواهد... حال هرطور میخواهی تفسیرم کن!

من دلم تنگ میشه واست نیستی انگار نیست حواسم نیستی اما هنوز مونده جای عطرت رو لباسم خاطرت رو جا گذاشتی روی قولت پا گذاشتی تو دروغ بود قهر واشتیت تو اصلا دوستم نداشتی

هر که را بالا می برم بادبادکی می شود و می گریزد ریسمان ها به چه درد می خورند وقتی دل بادبادکها؛ برای باد می لرزد

همه میخوان سنگ رو یخت کنن  واسه اینه که سنگ رو سنگ بند نمیشه میگن میخوان واست سنگ تموم بزارن ولی وقتی لای سنگا خوابیدی سنگ دلا میانو سنگ آخرو روت میزارن سنگین بود؟ میخواستم سنگامو باهات وا بکنم

آدم های دنیای من فعل هایی را صرف می کنند که برایشان صرف داشته باشد!!

تنهایی یعنی..انقدر کسی بغلمون نکرد که خودمون زدیم بغل..

روزگار عجيبى شده .... حتى وقتى ميخنديم منظورمان چيزه ديگريست !!!!