گفتم به گل زرد چرا رنگ منی ، افسرده و دلتنگ چرا مثل منی   من عاشق اویم که رنگم شده زرد ، تو عاشق کیستی که هم رنگ منی . . .

نکند یوسف عمرم رود از مصر خیالت / باز آواره ی تنهایی چاهم بکنی . . .

خنده های تـــو   آرزوهـــای مـن انـد   بخــند   تا برآورده شوند  . . .

بجز دستت ندارم یار دیگر / بجز آیینه بازی کار دیگر   چو بستی چشم را آیینه بشکست / نگاهم کن فقط یک بار دیگر . . .

گرچه آلوده ی دنیای فریبم اما سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم ،   دل من عاطفه را می فهمد ، با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم . . .

خوش به حال آنکه قلبش مال توست   حال و روزش هر نفس، احوال توست   خوش به حال آنکه چشمانش تویی   آرزوهایش همه آمال توست

من و یاد تو و یک سینه تنگ   شبی تار و سه‌تاری خسته آهنگ   کمی با چشمهایم مهربان باش   مزن ای دوست بر آیینه‌ات سنگ . . .

دلم غرق تماشا بود، رفتی / میان اشک و آه و دود رفتی   کنار حسرتی دیرینه ماندم / بهار من، گل من، زود رفتی . . .

واقعیت است جاذبه تو   از بس جذابی   می خواهم تو را به نیوتن ثابت کنم . . . !

میشه پروانه بود و به هر گلی نشست   اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . .

تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم   شاید به جرم عشق ما متهم باشیم   باز در حضور تو آشفته خویشم   در سفره عشقت درویش درویشم. . .

کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو   باید برای خودم   کار دیگری دست و پا کنم . . .

برای تو، من یک اشتباه بزرگ در زندگیت بودم!   برای من، تو همیشه بزرگترین افتخار زندگیمی !

عشق ،یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم   زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم   آنقَدَر صبر که شاید علفی سبز شود   پای هم پیر شویم و متوفّی بشویم !

پیوسته دلم دم به هوای تو زند / جان در تن من نفس برای تو زند   گر بر سر خاک من گیاهی روید /  هر برگی از آن بوی وفای تو زند . . .

وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست   پس به وسعت تمام ناگفته ها دوستت دارم . . .