{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
تواگربازکنی پنجره ای سوی دلت…میتوان گفت که من چلچله باغ توام مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف…سخت محتاج به گرمای توام…
دلم بسیار میخواهد فراموشت کنم دیگر اگر چه میشوم تاریک… خاموشت کنم دیگر نشانت میدهم مفهوم تلخ دل شکستن را رها چون کوله باری کهنه از دوشت کنم دیگر
شبیه موی بلندت که شانه میخواهد دلم برای تپیدن بهانه میخواهد تمام حرف من این است قسم به لبخندت که خاک پای تو هم آشیانه میخواهد
آمد آن احساس ها را پس گرفت از غزل ها لفظ “ما” را پس گرفت در دلم احساس مجنون زنده است یادش آمد…ادّعا را پس گرفت
میدونی چرا غروب همیشه سرخه ؟ چون هر وقت میبینه چقدر دوست دارم ، حسودیش میشه !
زیباترین شب زمین شب پر از نگاه تو / دعای من برای تو ، خدای من پناه تو .
ببخشید ، سایه ی من عاشق سایتون شده ، میشه همسایه شیم ؟
عشق رخ یار بر من زار مگیر / بر خسته دلات رند خمار مگیر صوفی چو تو رسم رهروان می دانی / بر مردم رند نکته بسیار مگیر . . . (حافظ)
زندگی سه چیزه : گریه که پاک میشه خنده که محو میشه و یاد تو که فراموش نمیشه . . .
زندگی ابرهایی است با نام وفا / میریزد به جویی به نام صفا میرود به رودی به نام عشق / میرسد به دریایی به نام وداع . . .
نهایی، شاخهی درختیست پشتِ پنجرهاَم گاهی لباسِ برگ میپوشد گاهی لباسِ برف اما؛ همیشه هست
پاییز را تو آوردهای مرا، عاشقانههام حالا بیا سرِ سُفرهی ماه وُ دوباره بگو: بسم الله!
باران میآید و قارچها مثلِ قارچ سر و کلّهشان پیدا میشود! امّا تو…؛ تو چند بارانِ دیگر دوباره سر از خاک برمیداری؟
قایقَت میشوم – بادبانَم باش بگذار هرچه حرفْ پَشتِمان میزنند مردم بادِ هوا شود دوورتَرِمان کند!
در آینهاَت خودم را میبینم ای ماه میان اینهمه ستارهای وُ باز تنها
بیا امشب کمی برگها را قدم بزنیم نگران نباش کسی ما را با هم نخواهد دید اگر هم دید؛ خیالی نیست بگو داشتم با خودم قدم میزدم!
تواگربازکنی پنجره ای سوی دلت…میتوان گفت که من چلچله باغ توام مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف…سخت محتاج به گرمای توام…
دلم بسیار میخواهد فراموشت کنم دیگر اگر چه میشوم تاریک… خاموشت کنم دیگر نشانت میدهم مفهوم تلخ دل شکستن را رها چون کوله باری کهنه از دوشت کنم دیگر
شبیه موی بلندت که شانه میخواهد دلم برای تپیدن بهانه میخواهد تمام حرف من این است قسم به لبخندت که خاک پای تو هم آشیانه میخواهد
آمد آن احساس ها را پس گرفت از غزل ها لفظ “ما” را پس گرفت در دلم احساس مجنون زنده است یادش آمد…ادّعا را پس گرفت
میدونی چرا غروب همیشه سرخه ؟ چون هر وقت میبینه چقدر دوست دارم ، حسودیش میشه !
زیباترین شب زمین شب پر از نگاه تو / دعای من برای تو ، خدای من پناه تو .
ببخشید ، سایه ی من عاشق سایتون شده ، میشه همسایه شیم ؟
عشق رخ یار بر من زار مگیر / بر خسته دلات رند خمار مگیر صوفی چو تو رسم رهروان می دانی / بر مردم رند نکته بسیار مگیر . . . (حافظ)
زندگی سه چیزه : گریه که پاک میشه خنده که محو میشه و یاد تو که فراموش نمیشه . . .
زندگی ابرهایی است با نام وفا / میریزد به جویی به نام صفا میرود به رودی به نام عشق / میرسد به دریایی به نام وداع . . .
نهایی، شاخهی درختیست پشتِ پنجرهاَم گاهی لباسِ برگ میپوشد گاهی لباسِ برف اما؛ همیشه هست
پاییز را تو آوردهای مرا، عاشقانههام حالا بیا سرِ سُفرهی ماه وُ دوباره بگو: بسم الله!
باران میآید و قارچها مثلِ قارچ سر و کلّهشان پیدا میشود! امّا تو…؛ تو چند بارانِ دیگر دوباره سر از خاک برمیداری؟
قایقَت میشوم – بادبانَم باش بگذار هرچه حرفْ پَشتِمان میزنند مردم بادِ هوا شود دوورتَرِمان کند!
در آینهاَت خودم را میبینم ای ماه میان اینهمه ستارهای وُ باز تنها
بیا امشب کمی برگها را قدم بزنیم نگران نباش کسی ما را با هم نخواهد دید اگر هم دید؛ خیالی نیست بگو داشتم با خودم قدم میزدم!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه