من تو را به خاطر میآورم بی هیچ بهانه / شاید دوست داشتن همین باشد ، بی بهانه به خاطر آوردن . . .

سکوت من ، فردای بلند دوست داشتن توست ، دوست داشتن تو افسانه نیست. باورش کن . . .

گردش سال فقط یک شب یلدا دارد ، من بدون تو هزاران شب یلدا دارم . . .

خدا رو چه دیدی ، شاید با تو باشم / شاید با نگاهت از این غم رها شم --- خدا رو چه دیدی ، شاید غصه رد شد / دلم راه و رسم این عشق رو بلد شد

گر در بیابانها صدها سال ویران شوی / بهتر است اندر وطن محتاج نامردان شوی . . .

میگن عاشقا عشقشون رو زیبا میبینن ، ایندفعه که دیدمت خیلی زیباتر شده بودی / نمیدونم ، تو هردفعه زیباتر میشی ، یا من عاشقتر . . .

دیروز به جرم بالا رفتن از قلبت دستگیر شدم ! بیا بهشون بگو ساکن قلبم دزد نیست !

چراغ دوستی تو در فلب من روشنه ، حتی در ساعات اوج مصرف !

جریان چیه که جسد اونایی که ادعا میکنن برای ما میمیرن ، هیچوقت پیدا نمیشه !؟

شبها که بی تو پلک غزل بسته می شود ، از لحظه های بی تو دلم خسته می شود ، باور نمی کند دل مغرور و ساکتم ، هر لحظه بیشتر به تو وابسته می شود .

دوستی تکرار دوستت دارم نیست ، دوستی فهمیدن ناگفتنی های کسیست که دوستش داری.

تو مپندار که از عشق تو دل برگیرم… ترک روی تو کنم دلبر دیگر گیرم… بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری… من کفن پاره کنم عشق تو از سر گیرم…

روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!

من همون ماهي کوچوله دل توام مراقب باش دلت نشکنه من ميميرم

با خودم عهد بستم بار دیگر که تو را دیدم بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو را دیدم گفتم بی تو میمیرم

غزال خوش غزل تویی .... شیرین تر از عسل تویی .... بین تمام آدما ..... نگین بی بدل تویی