{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
می نویسم باران ! می نویسم سرما ! می نویسم غم و اندوه و نفس ! می نویسم احساس ، تا بدانی دل من بی تو گلم میمیرد و بدان دل سرد است و کمی بارانی ، غم سراسر دل من پر کرده ، کاش اینجا بودی
هَـميشه بـآيد کَسـی باشدکه مــَعنی سه نقطه ی انتهای جملههایت را بفهمد
طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره ی شب های تاریکم ! آسمان دلم را منتظر مگذار .
مسافت نمیتونه به محبت فاصله بده,با اینکه کنارم نیستی مهربونیتو حس میکنم
به مهمانی تو آمدم در خلوت ترین شب دنیا آنگاه که برایم آمیزه ای از مهر و محبت بودی آمدم تا با تو بمانم ، تا آخر دنیا تا زمانی که شعرها هستند و من وجود دارم...
من ، تو ، ما و باز هم ویرگول های مزاحم !
باورت گربشود گرنشود حرفي نيست.اما،نفسم ميگيرد درهوايي كه نفسهايت نيست...
اگه دوسم داري بلند فرياد بزن. حتي اگه نشنوم باورت ميكنم عشقم.
مــن، از تمام آسمـــان يک بــــاران را ميخواهم ... و از تمــــام زميــــن، يک خيابان را ... و از تمــــام تـــــو، يک دست که قفــــل شده در دست مـــــن ...
عقل گفت كه عشق چيست؟ عشق فرمود كه اين ديوانگي ست! به اميد نگاهش زنده ماني ولي با فكر دوريش جان ببازي...!!!
شاید آن هنگام که کیمیاگر کیمیا میکرد به مس عشق می ورزید طلای ناب بدست میي آورد.
خیاط میگفت: عشق مثه یک کش میمونه که توسط دو نفر نگه داشته شده موقعی که از یک طرف رها میشه طرف مقابل آسیب میبینه
وابستهام کن گاهی حتی نبودنت هم غنیمت میشود همیشه گفته ام دلتنگی مي ارزد ... به دلگیری غروبهای جمعه
نازنينم،به ياد داشته باش،كه انسانها دركنارهم عاشقن،ودورازهم عاشقتر، هرجاكه باشم،هرجاكه باشى، دوستت دارم
درنگاهت چيزيست،كه نميدانم چيست؟ مثل آرامش بعدازيك غم، مثل پيداشدن يك لبخند، مثل بوى نم بعدازباران، درنگاهت چيزيست،كه نميدانم چيست؟ من به آن محتاجم...!!!
همه میگن خرابتم ولی من اوراقتم...
می نویسم باران ! می نویسم سرما ! می نویسم غم و اندوه و نفس ! می نویسم احساس ، تا بدانی دل من بی تو گلم میمیرد و بدان دل سرد است و کمی بارانی ، غم سراسر دل من پر کرده ، کاش اینجا بودی
هَـميشه بـآيد کَسـی باشدکه مــَعنی سه نقطه ی انتهای جملههایت را بفهمد
طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره ی شب های تاریکم ! آسمان دلم را منتظر مگذار .
مسافت نمیتونه به محبت فاصله بده,با اینکه کنارم نیستی مهربونیتو حس میکنم
به مهمانی تو آمدم در خلوت ترین شب دنیا آنگاه که برایم آمیزه ای از مهر و محبت بودی آمدم تا با تو بمانم ، تا آخر دنیا تا زمانی که شعرها هستند و من وجود دارم...
من ، تو ، ما و باز هم ویرگول های مزاحم !
باورت گربشود گرنشود حرفي نيست.اما،نفسم ميگيرد درهوايي كه نفسهايت نيست...
اگه دوسم داري بلند فرياد بزن. حتي اگه نشنوم باورت ميكنم عشقم.
مــن، از تمام آسمـــان يک بــــاران را ميخواهم ... و از تمــــام زميــــن، يک خيابان را ... و از تمــــام تـــــو، يک دست که قفــــل شده در دست مـــــن ...
عقل گفت كه عشق چيست؟ عشق فرمود كه اين ديوانگي ست! به اميد نگاهش زنده ماني ولي با فكر دوريش جان ببازي...!!!
شاید آن هنگام که کیمیاگر کیمیا میکرد به مس عشق می ورزید طلای ناب بدست میي آورد.
خیاط میگفت: عشق مثه یک کش میمونه که توسط دو نفر نگه داشته شده موقعی که از یک طرف رها میشه طرف مقابل آسیب میبینه
وابستهام کن گاهی حتی نبودنت هم غنیمت میشود همیشه گفته ام دلتنگی مي ارزد ... به دلگیری غروبهای جمعه
نازنينم،به ياد داشته باش،كه انسانها دركنارهم عاشقن،ودورازهم عاشقتر، هرجاكه باشم،هرجاكه باشى، دوستت دارم
درنگاهت چيزيست،كه نميدانم چيست؟ مثل آرامش بعدازيك غم، مثل پيداشدن يك لبخند، مثل بوى نم بعدازباران، درنگاهت چيزيست،كه نميدانم چيست؟ من به آن محتاجم...!!!
همه میگن خرابتم ولی من اوراقتم...
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه