بمان با من که من بی توصدای خسته در بادم،در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم ،نمی دانستم که چرا غمها نمی دانند که من سلطان غمهایم ،بیا ای دوست با من باش که من بی تو تنهای تنهاییم...

از این دنیا خسته ام دوست دارم بمیرم و به دنیایی بروم که فقط صدای تو را بشنوم چون تنها صدای توست که مرحم زخمهای دلتنگی من است

اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...

اسم تو از روز ازل حک شد به یاقوت دلم از ازل تا به ابد شکر کنم حکاک را...

چرا آدما نمیدونن بعضی وقتا خداحافظی یعنی"نذار برم"یعنی"برم گردون"... سخت بغلم کن... سرمو بچسبون به سینه ات بگو:"خداحافظ و زهرمار!بیخود کردی میگی خداحافظ!مگه میذارم بری؟!مگه الکیه؟!"

بچه که بودیم بستنی مونو که گاز میزدن قیامت به پا میکردیم! چه بیهوده بزرگ شدیم!! روحمان را گاز می زنند و می خندیم...

مي دوني چرا وقتي ميخواي بري تو رويا چشماتو ميبندي؟ يا وقتي گريه کني چشما تو ميبندي؟ حتي بخواي کسي روببوسي چشماترو مي بندي؟ چون قشنگترين چيزهاي اين دنيا قابل ديدن نيست

میگفتند: سختی ها نمک زندگــــــی است... امّا چرا کسی نفهمید "نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است شور نیست... مزه "درد" میدهد...!!

عاشقي يك شب است و پشيماني هزار شب ،حالا هزار شب پشيمانم كه چرا يك شب عاشق نبود

سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی / آره بازم منم همون بهونه همیشگی / فدایه مهربونیات چه میکنی با سرنوشت / دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت

با تو بر مرغان دریایی امیرم / بی تو در زندان تنهایی اسیرم با تو در کاخ وفا ارباب عشقم / بی تو در کوه جفا سنگی حقیرم

میگم دوستت دارم نگو نظر لطفته، چون نظرلطفم نیست نظردلمه.

در سرای گلفروشان گرچه گل بسیار است مثل تو پیدا نمودن مشکل و دشوار است.

دلهره هایت را به باد بسپار ،اینجا دلیست که برای آرامشت دستی به آسمان دارد.

يه روز تو جهنم ميبينمت آخه من و تو جهنمي هستيم تو به جرم اينكه دل من رو دزديدي منم به جرم اينكه يه عمر به جاي خدا تو رو پرستيدم..

موج آرام نگاهت لاف دريارا شكست,ازحصار شب گذشت و مرز فردا راشكست,غم به روى شانه هايم سالها لم داده بود,مهربانيهاى تو،قنديل غمها را شكست