{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دوستت دارم ، رازیست که ، در میان حنجره ام دق میکند وقتی که نیستی....
برروی دریچه ی قلبم نوشتم :ورودممنوع عشق آمدوگفت:من بی سوادم
ميگن پا ستون بدنه انسانه ، ولي هيچكس نميدونه ستون زندگي من فقط ” تويي ”
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهند برد.من تو را در قلبم دارم نه در دنیا
انگشتتو مشت کن ... . .... مشته؟ ... .. .. حالا محکم بزن تو چشم تا کور شو دوریتو نبینم...
امروز ذهنم پُر است از یک مادیان و کره اش ! فردا برایت شعری عاشقانه خواهم نوشت. (حسین پناهی )
هوا آیا کسی سلامی گفته که محکوم سکوت جوابش باشم ؟ آه ! ضرورت های با شکوه انسانی زمان طولانی تر از آن چیزی ست که ساعت به ما نشان میدهد ! استاد حسین پناهی
چه گونه چشم بر هم بنهند اسبهای خسته یی که ، اسطبلشان را بر روی گسل ساخته اند ؟ چگونه بخوابم ؟ چه گونه می شود خوابید ؟ چیزهای بزرگ تمام می شوند این کوچکها هستند که میمانند . استاد حسین پناهی
از من ای محبوب من با یک من دیگر که تو او را در خیابانهای سرد شب با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت گفتگو کن و به یاد آور مرا در بوسه ی اندوهگین او بر خطوط مهربان زیر چشمانت... (فروغ فرخزاد)
برای شکستن من یه اخم کافیه،نیازی به فریادت نیست... واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه،نیازی به قهر نیست... برای مردنم حرف رفتنت کافیه،نیازی به انجامش نیست...
آدم وقتی ب گذشته برمیگرده و یاد کارای کرده و نکردش میفته ؛گاها افسوس میخوره ...گاها شاد میشه و گاها...
همه در حسرت یک پروازند ، من به پرواز نمی اندیشم به تو می اندیشم تو که زیباتر از انیشه یک پروازی...
سایه ام امشب زتنهایی مرا همراه نیست ، گر در این خلوت بمیرم هیچکس آگاه نیست ، من در این دنیا بجز سایه ندارم همدمی این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست...
باز هم شب شد و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم امشب در انتظار یک شب بخیر تا صبح بیدار خواهم ماند اما تو چشماهای زیبایت را به رویاها بسپار.... شب بخیر
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من ، ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت...
خودت را از کسی پس نگیر ، شاید این تنها چیزیست که او دارد.
دوستت دارم ، رازیست که ، در میان حنجره ام دق میکند وقتی که نیستی....
برروی دریچه ی قلبم نوشتم :ورودممنوع عشق آمدوگفت:من بی سوادم
ميگن پا ستون بدنه انسانه ، ولي هيچكس نميدونه ستون زندگي من فقط ” تويي ”
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهند برد.من تو را در قلبم دارم نه در دنیا
انگشتتو مشت کن ... . .... مشته؟ ... .. .. حالا محکم بزن تو چشم تا کور شو دوریتو نبینم...
امروز ذهنم پُر است از یک مادیان و کره اش ! فردا برایت شعری عاشقانه خواهم نوشت. (حسین پناهی )
هوا آیا کسی سلامی گفته که محکوم سکوت جوابش باشم ؟ آه ! ضرورت های با شکوه انسانی زمان طولانی تر از آن چیزی ست که ساعت به ما نشان میدهد ! استاد حسین پناهی
چه گونه چشم بر هم بنهند اسبهای خسته یی که ، اسطبلشان را بر روی گسل ساخته اند ؟ چگونه بخوابم ؟ چه گونه می شود خوابید ؟ چیزهای بزرگ تمام می شوند این کوچکها هستند که میمانند . استاد حسین پناهی
از من ای محبوب من با یک من دیگر که تو او را در خیابانهای سرد شب با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت گفتگو کن و به یاد آور مرا در بوسه ی اندوهگین او بر خطوط مهربان زیر چشمانت... (فروغ فرخزاد)
برای شکستن من یه اخم کافیه،نیازی به فریادت نیست... واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه،نیازی به قهر نیست... برای مردنم حرف رفتنت کافیه،نیازی به انجامش نیست...
آدم وقتی ب گذشته برمیگرده و یاد کارای کرده و نکردش میفته ؛گاها افسوس میخوره ...گاها شاد میشه و گاها...
همه در حسرت یک پروازند ، من به پرواز نمی اندیشم به تو می اندیشم تو که زیباتر از انیشه یک پروازی...
سایه ام امشب زتنهایی مرا همراه نیست ، گر در این خلوت بمیرم هیچکس آگاه نیست ، من در این دنیا بجز سایه ندارم همدمی این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست...
باز هم شب شد و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم امشب در انتظار یک شب بخیر تا صبح بیدار خواهم ماند اما تو چشماهای زیبایت را به رویاها بسپار.... شب بخیر
خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من ، ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت...
خودت را از کسی پس نگیر ، شاید این تنها چیزیست که او دارد.
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه