{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
جـــور میکند خـــدا دَر و تخته را با هم... همانطور که من و تو را آشـــنا کرد... تــو شدی خـــاطره ســـاز... من شدم خــــاطره باز...
لعنت به تو ای دل که همیشه جائی جا می مانی که تو را نمی خواهند…!!
سیگار روشن کردن مثل روشن کردن تلویزیون برای دیدن خاطراته ، با هر کامی که میگیری فقط کانالشو عوض میکنی . . .
صبحی که به جای عـــشق با یک سیگـــار شروع شود..... یک شروع دوبـــــاره نیست....... امتداد پایان اســــــت...... برای کســـــی که دیگر امیــــدی به ادامه ندارد......
دیـشـب خـدا آهـسـتـه درِ گـوشـم گـفـت: دیــــــگـــــه بـــَـســــــه... بـاران از اشــک هــایــت خــجــالــت مـی کــشــد..
" غریبی ام " را باور کرده ام! دیگر او را با خود میبرم و دوستش دارم، از این مردمان که بودنم را نمی دیدند دور باید شد، دیر فهمیدم اما دور میشوم...
خداوندا!عزیزم را تو یاری کن, پناهش باش و در حقش تو کاری کن, الهی هر چه میخواهد نصیبش کن, خدایا بر لبش لبخند جاری کن.
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم .
بیا و عاشقانه سلام کن و بعد برای همیشه برو ... دلگیر نخواهم شد دیگر به دیدارهای ناگهانی... دوست داشتنهای موقتی... و رفتنهای بی خداحافظی عادت کرده ام ...
برای محبت هایی که عمیقند ندیدن و نبودن و نگفتن هرگز دلیل از یاد بردن نیست
دیگروقت آن رسیده که برپشت بام خانه ی دوست درشیپوردلدادگی بدمم ودیوانگی ام را بافریاد به گوش همه برسانم زنجیرهارا پاره کنم حصارهارابشکنم وفریادبزنم هرچه باداباد!
آنقدرعاشق هستم که الف را از ب تشخیص ندهم واین شروع مبارکی ست برای جنون برای وصل...
امروز دلم میخواد فقط بگم: . . . دوست دارم،دوست داشتم،دوست خواهم داشت برای همیشه همین
میخواهى بروى؟ نرو… بمان… میشکنم… خرد میشوم… کم می آورم… پس بگذار بند کفشهایت را هم من ببندم… تو همیشه سربلندباش!!
حالا که رفته اى ساعت هاست به این مى اندیشم که چرا هنوز زنده ام؟! مگرنگفته بودم که بى تو میمیرم. خدا یادش رفته مرا بکشد یا تو قرار است برگردى،؟
صدایم میزد : ”گلم” ! گلی بودم در باغچه ی دلش، اما… او باغبان عاشقی نبود، گاهی سر میزد و دل میبرد، سالها بعددانستم که من تنها نبودم،او باغبان گل های زیادی بود!
جـــور میکند خـــدا دَر و تخته را با هم... همانطور که من و تو را آشـــنا کرد... تــو شدی خـــاطره ســـاز... من شدم خــــاطره باز...
لعنت به تو ای دل که همیشه جائی جا می مانی که تو را نمی خواهند…!!
سیگار روشن کردن مثل روشن کردن تلویزیون برای دیدن خاطراته ، با هر کامی که میگیری فقط کانالشو عوض میکنی . . .
صبحی که به جای عـــشق با یک سیگـــار شروع شود..... یک شروع دوبـــــاره نیست....... امتداد پایان اســــــت...... برای کســـــی که دیگر امیــــدی به ادامه ندارد......
دیـشـب خـدا آهـسـتـه درِ گـوشـم گـفـت: دیــــــگـــــه بـــَـســــــه... بـاران از اشــک هــایــت خــجــالــت مـی کــشــد..
" غریبی ام " را باور کرده ام! دیگر او را با خود میبرم و دوستش دارم، از این مردمان که بودنم را نمی دیدند دور باید شد، دیر فهمیدم اما دور میشوم...
خداوندا!عزیزم را تو یاری کن, پناهش باش و در حقش تو کاری کن, الهی هر چه میخواهد نصیبش کن, خدایا بر لبش لبخند جاری کن.
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم .
بیا و عاشقانه سلام کن و بعد برای همیشه برو ... دلگیر نخواهم شد دیگر به دیدارهای ناگهانی... دوست داشتنهای موقتی... و رفتنهای بی خداحافظی عادت کرده ام ...
برای محبت هایی که عمیقند ندیدن و نبودن و نگفتن هرگز دلیل از یاد بردن نیست
دیگروقت آن رسیده که برپشت بام خانه ی دوست درشیپوردلدادگی بدمم ودیوانگی ام را بافریاد به گوش همه برسانم زنجیرهارا پاره کنم حصارهارابشکنم وفریادبزنم هرچه باداباد!
آنقدرعاشق هستم که الف را از ب تشخیص ندهم واین شروع مبارکی ست برای جنون برای وصل...
امروز دلم میخواد فقط بگم: . . . دوست دارم،دوست داشتم،دوست خواهم داشت برای همیشه همین
میخواهى بروى؟ نرو… بمان… میشکنم… خرد میشوم… کم می آورم… پس بگذار بند کفشهایت را هم من ببندم… تو همیشه سربلندباش!!
حالا که رفته اى ساعت هاست به این مى اندیشم که چرا هنوز زنده ام؟! مگرنگفته بودم که بى تو میمیرم. خدا یادش رفته مرا بکشد یا تو قرار است برگردى،؟
صدایم میزد : ”گلم” ! گلی بودم در باغچه ی دلش، اما… او باغبان عاشقی نبود، گاهی سر میزد و دل میبرد، سالها بعددانستم که من تنها نبودم،او باغبان گل های زیادی بود!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه