این روزها حسی دارم آمیخته با دلتنگی . . . کم می آورم ، بازوانی میخواهم که تنگ در برم گیرند ، اما نه هربزوانی . . . فقط آغوش تو . . .

متاسفم . . . برای اینکه نگفتم چقدر سعت داشت مهربانی قلبت ، وقت نشد تشکر کنم بابت آرامشی که هنگام حضور با تو داشتم ، متاسفم که نگفتم خیلی دوستت دارم ، نمیدانستم جهانم چه خالی میشود در نبود تو . . .

یاد گرفته ام انسان مدرنی باشم و هر بار که دلتنگ میشوم به جای بغض و اشک . . . تنها به این جمله اکتفا کنم که هوای بد این روزها انسان را افسرده میکند . . .

عشق اونیه که نمیدونی از کجا میاد و نمخوای بره. همونی که نمیخوای بهش نزدیک تر شی. چون فک میکنی از دور میشه.

دوستی را که چشم انتخاب کند ، ممکن است محبوب دل نشود ولی آن را که دل انتخاب کند ، بی گمان نور چشم خواهد شد . . .

یادته میگفتی عشقمون مثل تو فیلماست ؟؟؟ تو نقشت رو خوب بازی کردی فقط من هیچوقت نفهمیدم اشتباهم چی بود که نقشمو دادن به یکی دیگه !؟!؟!

من عاشق این سوالم: من کجای زندگیتم....؟ بعد طرف بگه:تو خود زندگیمی!! من عاشق اینعاشقانه هایسفت و محکمم

چه کار به حرف مردم دارم؟زندگیه من همین است،شب که میشود...عاشقانه ای مینویسم و خیره میشوم به عکست...و با خود فکر میکنم که مگر میشود تو را دوست نداشت....

دیــــوار اتاقــــــم پــــر از عکسهـــــای دو نفـــــــره ایست… که قـــــــرار است بعـــــــــدا بیندازیم … ! همان بعـــــــدا که نیســــــت شد در تقویــــــم بودنمــــــان … !

کاش هیچوقت آرزو نمی کردم که کفش های پدرم اندازه ام شود...

زیبای من ... بانوی من .... خانوم من ... من عشق را به نام تو اغاز کرده ام  اغاز کن مرا عشق من

نیاز من به حس تو مث نماز عاشقاست میگن حساب عاشقا از همه آدما جداست وقتی تموم جاده ها هم قدم تو میشدم هیشکی ترانه ای نگفت برای تو به غیر من برای تو به غیر من برای تو به غیر من

مثل اون شبی که تو گفتی دیره دوست ندارم نمیشه راحت حتی یه ساعت دووم بیارم تنهات نذاشتم هرچی که داشتم دست تو دادم دیگه بریدم تورو ندیدم برس به دادم

در امتداد آغازي دوباره...به خاطر تمام پايان هايي كه باب دلت نبود... (مـرا ببخــــــــــش)

گاه اين نازك دلم ياد رويت ميكند گاه با ديدار گل ياد بويت ميكند گاه با دلواپسي در كنار پنجره از هزاران قاصدك پرس جويت ميكند

آغوشت همانند "جنگ ویتنام" است هرکه رفت یا برنگشت یا اگر برگشت دیوانه بود!