دستم نه، اما دلم به هنگام نوشتن نام تو میلرزد!

دلم شکست ؟! عیبی ندارد شکستنی ست دیگر لعنتی ، می شکند اصلا فدای سرت ... قضا و بلا بود از سرت دور شد

همیشه منتظر بودم چیزی بشود اتفاق کوچکی بیافتد.... مثلا سرما بخورم....؛یا دستم را ببرم بعد... با آب و تاب برای تو تعریف کنم...  وقتی نگران می شوی عاشق تر می شوم....

نیا باران.!نيا لعنتی؛نيا...يارم با ديگری بيرون است...سرما میخورد

چرا دیوانگی نسبت به حساب نمی اید!؟ مثلا بپرسند شماچه نسبتی با هم دارید ؟ و من جواب بدم من دیوونشم!!!

سال هابود که درآرزوی شقایق دل میسوخت ورویای ستاره شب وروز همراهم بود تاتورادیدم وبه قول سهراب دل از آرزوی شقایق خالی شد...!

گفتم ای فرهاد، دگر فکر شیرین نیستی؟؟؟ گفت: آهسته تر ای دوست، لیلی با من است!!!!!!!

از تو.....! بيعتم را برداشتم.........!! پيمان شكن! شمشير زدن در سپاه عشق لياقت ميخواهد ......... كه تو نداري ...........

کاش سریع تر از نور بودم تا بتونم زودتر ازش بهت برسم تا نزارم حتی بهت نزدیک شه

گاهی وقتها "یک شب" "چند روز" طول میکشد.

زیباتریــــــــن گـــناه منی!! از تـــو، به خـــدا هم پنـــاه نمــــی برم...

دلم را"تهدید"کرده ام...که اگریکباردیگربهانه ات رابگیرت میدهم "دوباره" بسوزانیش...

از عاشقانه ترین عاشقانه ها چون عاشقم عاشقانه بیزارم

تا به دستاي تو عادت كردم تورو غصه ها ازم دزديدن خيلي طوفانيه دريا امشب  مگه موجا تورو با كي ديدن

درد دارد “امروز”حرفی برای گفتن نداشته باشی با کسی که تا “دیروز” تمام حرف هایت را فقط به او می گفتی ...

شاعر از کوچه مهتاب گذشت  -لیک شعری نسرود  ...نه که سرگشته نبود ...نه که معشوقه نداشت  سال ها بود که آن کوچه خیابان شده بود...