همین که صدایم می‌کنی همه چیز این جهان یادم می‌رود یادم می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار دارد یادم می‌رود سر جایم بایستم پا به‌ پا می‌شوم زمین می‌لرزد...

سکوت کردي ... وبلاخره تمام شد حاضر شدي من را به جاي او ترک کني حالا تو با سيگارت ما مي شدي ...

اگر درد هايم هزار برابر هم شود ميدانم بازهم کساني هستند که آرزوي اين دردهاي کوچک را دارند...

....."حالا که پیرشده ام به من می گویی: جوانیت را به پای من نریز؟....."

چقدر خوبه آدم یکیو دوست داشته باشه نه به خاطر اینکه بهش نیاز داره نه از روی اجبار فقط به خاطر اینکه اون شخص ارزش دوست داشتنو داره

مادرم گفت بیچاره خسته بود خوابیده اما بیداربودم  خواستم برگردم بگم خسته تر از اونم که بخوابم

مثل باران چشم هایت دیدنی است/ شهر خاموش صدایت دیدنی است/ مهربانی&معنی لبخند توست/ خنده هایت بی نهایت دیدنی است

بی دلیل.. بی دلیل آمدی.. و  شدی... تمام دلیل زنده بودنم

من و تو ب رویاھایمان تنہا یک رسیدن بدھکاریم.....

احساس مزاحم بودن که هیچ ... جدیدا احساس اضافی بودن بهمون دست داده .. خدا به داد هفته دیگمون برسه ..

وقتی گفتی سعی میکنم اخلاقم را عوض کنم ساده دل من فکر کرد دوستش داری تا خودتو بخاطرش عوض کنی اما نفهمیدم رو شونه من تمرین پرواز میکنی تا به شونه اون پرواز کنی

تـــو  این روزهــا  برایـم حکم باران را داری.. درست وســط کـویـر، همون قدر زندگی بخش همون قدر مــحــال!

یک لحظه از عشق عمیق چنان در وجود رسوخ میکند که گذشت زمان نمیتواند آنرا ار بین ببرد

تورا با تیشه ی عشقم میان مرمر قلبم تراشیدم/از آن پس تورا چون بت پرستیدم

تلاش نکن زندگی را بفهمی......زندگی را زندگی کن تلاش نکن عشق را بفهمی......عاشق شو

عاشقی کار تو نبود /من عاشقت بودم و بس/اون همه احساس منو کشتی گلم پای هوس /اما هنوز دوستت دارم به جون اون که دوسش داری/ وقتی که اسم تو میاد زنده میشم نفس نفس