{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
من نمیدانم چرا مستم از این آب تو دریا میزنی هستم در این آب شراب چشم تو بد مست ساز است خراب زلف تو بد یار باز است
گاهی در زندگی دلتان به قدری برای كسی تنگ می شود كه می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید و آرزوی خود را در آغوش بگیرید...
حریقی زدی به جانم تو با نگاهت دلم را ربودی تو با روی ماهت سیاهی برفت از تمام جهان چو دیدم به یک لحظه چشم سیاهت
پشته يه کاميون نوشته بود " کجا برم که غم نباشه "... رفتم زيرش نوشتم " نگرد،همچين جايي وجود نداره "...
قهوه,چشمان توست تیره ، تلخ اما آرامبخش و اعتیاد آور . . .
ن به دیروزهایی که بودی فکرمی کنم...و ن به فرداهایی ک"شاید"بیایی... میخواهم امروزرازندگی کنم... خواستی باش...نخواستی...
زندگی هیچوقت اندازه تنم نشد ... حتی وقتی ک خودم برای خودم بریدم و دوختم ...!!!
عـــشـــق مــثـــل بــارونــه و دلــتــنــگـــی مـثـلـه خـیـسی نــمـــیــــشــــه بــــارون بـود و خــیــس نـبـود
پسر:بزرگترین آرزوت چیه؟؟؟ دختر:توبارون عشقمو بغل کنم.بزرگترین آرزو تو چیه؟؟؟ پسر:اینکه کسی که زیره بارون بغلش میکنی من باشم...
من یه زمانی جزء اقلیت های هندی بودم ! آخه یه گاوی رو به عنوان عشق می پرستیدم ..... ...
اجازه نمیدم منو بشکنی اجازه نمیدم بهم بد کنی اجازه نمیدم که با رفتنت سر راه خوشبختیمو سد کنی...
دیدگانم همچو دالان های نور ... گونه هایم همچو مرمر های سرد ... ناگهان مرا خوابی خواهد ربود ... من تهی خواهم شد از فریاد درد ...
وقتی تو دوست داشتنی هستی نمیشه دوستت نداشت.....
چه آسان بود بر تو... فرو ريختن... و چه سخت بر من... چگونه توانستي در يک لحظه تمامي احساس و انديشه ي يک عاشق شوريده را... فرو ريزي ..؟ چگونه توانستي
چقدر سخته همه سراغ کسی و ازت بگیرن ک فقط تو میدونی ک دیگه نیست...سخت ترش وقتیه ک لبخند بزنی و بگی:خوبه...!
مثل باران هاي بي اجازه ، وقت و بي وقت در هوايم پراکنده اي و من بي هوا ناگهان خيسم از تو . . .
من نمیدانم چرا مستم از این آب تو دریا میزنی هستم در این آب شراب چشم تو بد مست ساز است خراب زلف تو بد یار باز است
گاهی در زندگی دلتان به قدری برای كسی تنگ می شود كه می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید و آرزوی خود را در آغوش بگیرید...
حریقی زدی به جانم تو با نگاهت دلم را ربودی تو با روی ماهت سیاهی برفت از تمام جهان چو دیدم به یک لحظه چشم سیاهت
پشته يه کاميون نوشته بود " کجا برم که غم نباشه "... رفتم زيرش نوشتم " نگرد،همچين جايي وجود نداره "...
قهوه,چشمان توست تیره ، تلخ اما آرامبخش و اعتیاد آور . . .
ن به دیروزهایی که بودی فکرمی کنم...و ن به فرداهایی ک"شاید"بیایی... میخواهم امروزرازندگی کنم... خواستی باش...نخواستی...
زندگی هیچوقت اندازه تنم نشد ... حتی وقتی ک خودم برای خودم بریدم و دوختم ...!!!
عـــشـــق مــثـــل بــارونــه و دلــتــنــگـــی مـثـلـه خـیـسی نــمـــیــــشــــه بــــارون بـود و خــیــس نـبـود
پسر:بزرگترین آرزوت چیه؟؟؟ دختر:توبارون عشقمو بغل کنم.بزرگترین آرزو تو چیه؟؟؟ پسر:اینکه کسی که زیره بارون بغلش میکنی من باشم...
من یه زمانی جزء اقلیت های هندی بودم ! آخه یه گاوی رو به عنوان عشق می پرستیدم ..... ...
اجازه نمیدم منو بشکنی اجازه نمیدم بهم بد کنی اجازه نمیدم که با رفتنت سر راه خوشبختیمو سد کنی...
دیدگانم همچو دالان های نور ... گونه هایم همچو مرمر های سرد ... ناگهان مرا خوابی خواهد ربود ... من تهی خواهم شد از فریاد درد ...
وقتی تو دوست داشتنی هستی نمیشه دوستت نداشت.....
چه آسان بود بر تو... فرو ريختن... و چه سخت بر من... چگونه توانستي در يک لحظه تمامي احساس و انديشه ي يک عاشق شوريده را... فرو ريزي ..؟ چگونه توانستي
چقدر سخته همه سراغ کسی و ازت بگیرن ک فقط تو میدونی ک دیگه نیست...سخت ترش وقتیه ک لبخند بزنی و بگی:خوبه...!
مثل باران هاي بي اجازه ، وقت و بي وقت در هوايم پراکنده اي و من بي هوا ناگهان خيسم از تو . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه