{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
باختم در عشق اما باختن تقدير نيست..ساختم با درد تنهايي مگر تقدير چيست؟خسته ام از اين زندان كه نامش زندگيست .پس قشنگي هاي دنيا دست كيست؟؟
هنوزم تو شبهــات اگه ماهو داری من این ماهو دادم به تــو یادگاری...
هیچ وقت نفهمیدم چه رازیست بین دلم و دستم از دستم رفت به هر چه دل بستم.
اینـقد با همـه بهـار بودی من زمـــستان شدمـ دیگــر از سـَـردی ام نپـرس
همه میگویند که دلشان شکسته است. ولی دلی برای من نماند تا این جمله را بگویم. لعنتی دل من را هم با تمام داشته ها و نداشته هایم برد
با من ای دوست اگر خوب اگر بد باشی، تپش حس من این است که باید باشی...
چشمهایم را شستم جور دیگر دیدم باز هم فرقی نداشت تو همان بودی که باید دوست داشت .
گفته اند:جای گنج در ویرانه هاست،راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست
ای مهربان چگونه از یاد میروی... وقتی که بر صخره ی وجودم کتیبه ای...
رفتی حتی نپرسیدی چه میخواهم شاید ترسیدی بگویم بمان.
گفتــــــم خــــواهـــرم حــجـــابــــت؟ گفــــت دلــــم پاک اســــت.... گفتــــــم مگــــر می شـــود پاکـــی هـــزاران نــگاه را بـــدزدی و دلـــت پاک باشــــد؟........
تنهایی یعنیـــــــ ذهنم پر از تو و خالی از دیگرانــــــــــ اما کنارم خالیـــــــ از تو و پر از دیگرانـــــــــــ
دلگیرم از مرغانی که دانه خوردنشان پیش ما بود ولی جای دیگر تخم می گذاشتند...
تعلق که نداشته باشی به جایی … به کسی … به چیزی … تمام شدنت راحت تر از آنی میشود که گمان می بُردی !
بهاران می رود اما بدان تا زنده هستم بهار دوستی را دوست دارم می پرستم
آری من از رویاهای پراکنده ام در سرزمینی یاد میکنم که انگار وطن من بود ودلم ودلم برای تو نامهربان نه مثل همیشه که بیشتر از همیشه.......تنگ میشود
باختم در عشق اما باختن تقدير نيست..ساختم با درد تنهايي مگر تقدير چيست؟خسته ام از اين زندان كه نامش زندگيست .پس قشنگي هاي دنيا دست كيست؟؟
هنوزم تو شبهــات اگه ماهو داری من این ماهو دادم به تــو یادگاری...
هیچ وقت نفهمیدم چه رازیست بین دلم و دستم از دستم رفت به هر چه دل بستم.
اینـقد با همـه بهـار بودی من زمـــستان شدمـ دیگــر از سـَـردی ام نپـرس
همه میگویند که دلشان شکسته است. ولی دلی برای من نماند تا این جمله را بگویم. لعنتی دل من را هم با تمام داشته ها و نداشته هایم برد
با من ای دوست اگر خوب اگر بد باشی، تپش حس من این است که باید باشی...
چشمهایم را شستم جور دیگر دیدم باز هم فرقی نداشت تو همان بودی که باید دوست داشت .
گفته اند:جای گنج در ویرانه هاست،راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست
ای مهربان چگونه از یاد میروی... وقتی که بر صخره ی وجودم کتیبه ای...
رفتی حتی نپرسیدی چه میخواهم شاید ترسیدی بگویم بمان.
گفتــــــم خــــواهـــرم حــجـــابــــت؟ گفــــت دلــــم پاک اســــت.... گفتــــــم مگــــر می شـــود پاکـــی هـــزاران نــگاه را بـــدزدی و دلـــت پاک باشــــد؟........
تنهایی یعنیـــــــ ذهنم پر از تو و خالی از دیگرانــــــــــ اما کنارم خالیـــــــ از تو و پر از دیگرانـــــــــــ
دلگیرم از مرغانی که دانه خوردنشان پیش ما بود ولی جای دیگر تخم می گذاشتند...
تعلق که نداشته باشی به جایی … به کسی … به چیزی … تمام شدنت راحت تر از آنی میشود که گمان می بُردی !
بهاران می رود اما بدان تا زنده هستم بهار دوستی را دوست دارم می پرستم
آری من از رویاهای پراکنده ام در سرزمینی یاد میکنم که انگار وطن من بود ودلم ودلم برای تو نامهربان نه مثل همیشه که بیشتر از همیشه.......تنگ میشود
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه