{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
پاییز و این همه تنهایی... وقتی او هست و با هم بودنمان را انکار می کند... خدایا... این همه دلتنگی برای دلم... قدری زیاد نیست...!!!
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ میمونه ./اونی که عاشق تره همیشه خودشو میاره پایین /تاعشقش ازبالا بودن لذت ببره
انگشتت فقط جای یک حلقه" دارد دلت را دست به دست می کنی برای چه!!!؟؟؟؟
ببند در آن دلت را که بر روی همه باز است یخ کردم..................
تو مثل دعای مادرم از ته دل می آیی...
تمام سخنان عاشقانه ي دنيا به اندازه ي يك عمل عاشقانه ارزش ندارد.
ما كه جزغاله شديم بس كه آتش سوزوندي تو ميخت رو بدجوري تو قلبمون كوبوندي تو اينقده با اون چشات ناز و كرشمه اومدي تا ديگه هوش و حواس از سرمون پروندي تو
مسافرکوچه های خواب من شده ای،وگرنه حواس شب هایم چنین پرت نبود...
سپیده که میزند لباست را برمیدارم! روبروی خورشید استین لباست را دور کمرم میگیرم! جوری نشان میدهم که هستی و عاشقانه من را گرفتی...
خدایا یک جهنم عاشقانه خلق کن! بگذار وقتی میگوید برو به جهنم... جایی باشد که شود رفت!
"مثــــل تــــــــــــار مــــــــــوهـــــــایــــــــش ایـــن بـــار.... دوســــتـــت دارم هـــایــــم را پــــشــــت گــــوش انــــداخــــت و رفـــــــــــت....."
اگر تو از این کوچه بروی من از این شهر میروم...
اگرچه به شـب هاي من ، تو گريه هديه ميکني .. آروم نميگيره دلم ، وقتي تـو گريه ميکني ..
شراب شده اند اشکهایم... دست رنج توست... بخور بسلامتی دلبر امروزت...
جهان پوچ .... و این همه سرشاری...این همه تو من از تمامی باران فقط تو را می گریم...
از یه جایی به بعد فاصله دیگر دور نیست درد اســــت . . . نـــــزدیــــک اســـــت . . .
پاییز و این همه تنهایی... وقتی او هست و با هم بودنمان را انکار می کند... خدایا... این همه دلتنگی برای دلم... قدری زیاد نیست...!!!
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ میمونه ./اونی که عاشق تره همیشه خودشو میاره پایین /تاعشقش ازبالا بودن لذت ببره
انگشتت فقط جای یک حلقه" دارد دلت را دست به دست می کنی برای چه!!!؟؟؟؟
ببند در آن دلت را که بر روی همه باز است یخ کردم..................
تو مثل دعای مادرم از ته دل می آیی...
تمام سخنان عاشقانه ي دنيا به اندازه ي يك عمل عاشقانه ارزش ندارد.
ما كه جزغاله شديم بس كه آتش سوزوندي تو ميخت رو بدجوري تو قلبمون كوبوندي تو اينقده با اون چشات ناز و كرشمه اومدي تا ديگه هوش و حواس از سرمون پروندي تو
مسافرکوچه های خواب من شده ای،وگرنه حواس شب هایم چنین پرت نبود...
سپیده که میزند لباست را برمیدارم! روبروی خورشید استین لباست را دور کمرم میگیرم! جوری نشان میدهم که هستی و عاشقانه من را گرفتی...
خدایا یک جهنم عاشقانه خلق کن! بگذار وقتی میگوید برو به جهنم... جایی باشد که شود رفت!
"مثــــل تــــــــــــار مــــــــــوهـــــــایــــــــش ایـــن بـــار.... دوســــتـــت دارم هـــایــــم را پــــشــــت گــــوش انــــداخــــت و رفـــــــــــت....."
اگر تو از این کوچه بروی من از این شهر میروم...
اگرچه به شـب هاي من ، تو گريه هديه ميکني .. آروم نميگيره دلم ، وقتي تـو گريه ميکني ..
شراب شده اند اشکهایم... دست رنج توست... بخور بسلامتی دلبر امروزت...
جهان پوچ .... و این همه سرشاری...این همه تو من از تمامی باران فقط تو را می گریم...
از یه جایی به بعد فاصله دیگر دور نیست درد اســــت . . . نـــــزدیــــک اســـــت . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه