آره پیروز شدم قلب غمو شکستم قصر عشقو فتح کردم تو دلش نشستم به فـلک چیزی نگفتم نکنه چشــم بزنه! عهدو پیمونی رو که با سادگی های تو بستم

تو می دانی  حتی اگر کنارم نشسته باشی باز هم دلتنگ توام ! حالا ببین نبودنت ، با من چه می کند ...

یادت ، در دموکراسی خاطراتم سلطنت می کند...

آخرين بيست دوران تحصيل را از دبير انشا گرفتم موضوعش زندگي بودم و من تنها واژه اي برايش يافتم <تو> اين تمام ناگفته هايم بود..

جز یاد تو در خاطرم نیست عزیزم مانند تو عشق با صفا کیست عزیزم بی یاد تو زندگی مرا نیست عزیزم  در عشق بود نمره تو بیست عزیزم

ای کاش کمی ز رویای دل من بودی تاکه هرگز نروم من طرف نابودی ای کاش ز عطرتو خیالم پربود لیک میدانم که این عطرنداردسودی

تو بند دل سلول عشق حبس نگاتو میکشم ولی بازم رو میله هاش عکس چشاتو میکشم

ساده کنار می کشم...! هرچند ! هیچوقت پای من وسط نبود . . .

گاهی از خودم گیج تر پیدا نمی کنم . می دانی چه وقت هایی ؟؟؟ وقتی از خودم می پرسم آخر چه دارد که عاشقش شدی ؟؟؟!!!  و هر چه می اندیشم پاسخی پیدا نمی کنم ....

دلبرا کجا رفتی و مهمان که بودی دل بی تو به دنبال این بود که تو جانان که بودی این غصه مرا کشت که غمخوار که گشتی این غم مرا سوخت  تو درمان که بودی

سکوت صفحه می آزاردم ، گام بلندت کو؟ قدم بردار ، می خواهم کلید قُفل سُل باشی... طوافت می کنم از دور و فوتت می کنم وردی الهی هرکجایی در پناه چارقُل باشی...

همين آرامشي كه ازتو دارم منو پابند اين زندگي كرده....اگه نباشي يك لحظه كنارم دلم بي وقفه دنبالت ميگرده....

ميگن دلتنگي آخر دوست داشتنه  به اندازه ي تمام دلتنگيهام دوستت دارم

قایقت می شوم بادبانم باش بگذار مردم هرچه حرف پشت مان می زنند باد هوا شود از آن ها دورترمان کند

روزها مثل باد می گذرند اما نمی دانم چرا به روزی که تو برگردی نزدیک نمی شوم :- (

حرف دلم را می خواهی؟ می خوام بگم... روی نبودنت هم می توان حساب کرد یادت می ارزد به تمام بودن های دوستان به ظاهر دوست. همین.