ای مُصوّر،صورتِ یارِ مرا بی ناز کش چون به نازش می رسی، بگذار من خود می کشم...

گاهی دلــــــــم میخواهد عاشقانه ننویــــــــــسم عاشقانه زنـــدگی نکنم عاشقانه راه نـــــــــــروم عاشقانه فکـــــــــر نکنم اما تا یــــــــاد تـــــو می افتم میــــــبینم که نـــــــــــمیشود. . .

می خواستم کمی فقط کمی  دوستت داشته باشم.. از دستم در رفت عاشقت شدم ...

تو که باشی  معجزه ای در من رخ میدهد به نام آرامش

” سکوت “ خطرناکتر از حرفهای نیشدار است کسی که سکوت میکند ، روزی ” سرنوشت “ حرفهایش را به شما خواهد گفت

در صعود قله عشق یادت باشه در کوهپایه دست کسی رو بگیری که تو ارتفاع دستتو ول نکنه

به دست آوردن کسی که دوستش داری سخت نیست سخت اینه که کسیو که به دست آوردی عاشقانه دوست داشته باشی عااشقاانههه:)

از "تــو "حـرف مـی زنـم  چـنان نـوبـرانه مـی شـوم ، کـه بـهار هـم دهـانـش آب مـی افـتـد . . .

کدام مرد به درد عشق دچار بود و دمی آسود...؟ حرام باد شبی بی تو اگر به خواب سحر کردم...

حتی اگر حرفی نبود شماره ام را بگیر و فقط بخند .... وقتی می خندی زمان می ایستد و در زیر پوستم انگار پرنده ایست که برای رهایی پرپر میزند . . . .

عشـــــــــق مـــــــن . . . میخواهم داستانی از علاقه ام به تو بنویسم  یکی هست . . همه زندیگمه . .  خلاصش میکنم . . قشنگترین بهونه زندگیمی دلیل خنده هامی دوستــــت دارم . . .

تو را تا از درون احساس کردم برایت نذر عِطر یاس کردم هوا عاشق شد و من در تبسم تو را از آسمان آغاز کردم 

روزهــا کھ مــدام با منــــــــــے شـــب هـا هـم در خـوابـم... تــــــــــــــو چـرا نمـے خـوابـے ...؟

گـاه از تـمام زمـین بـه ایـن بـزرگیش .. از خـدابـاتـموم اون عـظمت و مـهربـونیش ... دلـت فـقط یـکیو مـیخواد کـه حـرف دلـش و زبـونش یـکی بـاشه ...

مـن از << تــــــــــو >> هــیـچ چـیز... جـز بـودنــت نـمی خــوام . . .

از کسی چیزی نپرس که دوسش داری  از اون کسی بپرس که دوسِت داره