مجنون: یارب تو مرا به سوی لیلی هر لحظه بده زیاده میلی از عمر من انچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای

صدای خنده ی تو غم هایم را هم می خنداند! همیشه بخند... تا غم ها آزارم ندهند

آرامش یعنی... بدونی توی ِ دلِ کسی که... دوستش داری... یه خونه گرم داری... واسه همیشه ی همیشه..

"عـاشـقـانـه ای کـوتـاه" ی سـری هـسـن کـه تـو انتـظـارِ پـیـامـکِ >مـنـو بـخـوابـون< از عـشـقـشـون تـا صـب بـیـدارن

من از احتمال حضور تو در جهانم زنده ام، خیال کن که واقعاً باشی.... بی هیچ احتمالی نخواهم مُرد.....

تمام بیت های وجودم جور شد شعر تنم به وزن رسید قافیه به قافیه فقط منتظر نام توام پایان آن شعر من شاعرش را کم دارد

در این ساعت شلوغ زندگی در این انبوه رفت وآمدهای پی در پی  در این سرعت بی درنگ ثانیه ها تو یک مکث عاشقانه ای....

کاش میفهمیدی... من فقط دیدنت را به هرکس ترجیه میدادم... چه برسد به بودنت...

اینکه هنوز ، نگرانت می شوم ! نگرانم می کند . . .

منتظر نباش که شبی بشنوی، از این دلبستگی های ساده دل بریده ام، که روسری تو را درجامه دان قدیمی،جاگذاشته ام یا در آسمان ، به ستاره دیگری سلام کرده ام، منتظر نباش، من هنوز عاشق توام.

دلم قصہ ای عاشقانہ میخواھد که تا اخرش پای ھیچ نفر سومی به میان نیاید

دلم کمی تو را.... دروغ چرا؟؟؟؟ راستش..... خیلی تو را میخواهد....@

دردمندترین کلمه "آخ" است، آخه که دلم چقد هواتو کرده . . .

حس غریبیست... این روزها... در لا به لای جوانی! به دنبال حس کودکانه ام میگردم

"عـاشـقـانـه ای کـوتـاه" سـراسـر ِ وجـودم بـویِ تـورا مـیـدهـد.. و ایـن بـرایـم کـافـیـسـتــــــــ

شـــب کــه مــی شــود... نـبــودن هـــایــت را زیــر بـــالــشـتـــم مــی گــذارم... و شـجـــاعـتــم را زیـــر ســـوال مـــی بــرم... دوام مــی آورم تــا فـــردا...؟