بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
lمگه داریم؟؟؟ حسی بهتر از رفتن به ی مسافرت دو نفره با عشقت بدون در نظر داشتن مقصد معینی؟؟؟
همیشه قهوه سفارش می داد! می گفت:به نیت چشم های "تو" شیر و شکر هم می ریخت و می پرسید:شبیه شد؟! این روزها اما.. شنیدم چای سبز سفارش می دهد...
ســـلامتی اونـایی کـه دقـایـقی کـه بـهشـون فـک مـی کـنـیم خـــیلی بـیـشـتر اَ دقـایـقی ِ کـه باهـاشـون زنـــدگی کــردیم ....
نه همیشه فقط گاهی اوقات مثلا عصر های کش دار جمعه گاهی طوری بهانه ات را می گیرم که شعر هم مضطرب می شود و آب برایم می آورد
" گفت منتظر بمان، رفت من منتظر نماندم، او هم نیامد ... چیزی شبیهِ مرگ شد بی آنکه کسی بمیرد ...! "
گفتی دوستت دارم گفتم دوستت ندارم ! . . . . این دروغ به آن دروغ در ...
ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ… ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ ! ﺷــﺎﯾـــــﺪﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــ ــــﻮ ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
چه تفاوتی میکند آنسوی دنیا باشی یا فقط چند کوچه آن طرف تر...!!! پا ی محبت که در میان باشد دلتنگی دمار از روزگار آدم در میاورد...
زندگیه مشترک عین الاکلنگ میمونه، هر دو طرف هر وقت که بخوان میتونن همدیگه رو بالا ببرن یا پایین بکشن،فقط دوتا عاشق میتونن تعادلش رو حفظ کنن...
مــــرد اونیه که وقتــی بـاهــاش دعـــوا کــردی بــرگـرده و با محبتـــــ بهت بگــه: خــالـــی شــدی ؟
چه حکایتیست که دلم را به هر طرف پرت میکنم بازهم کنار تو می افتد...
اولا (عشق) بود = علاقه شدید قلبی بعد دشد (عجق) = علاقه جدید قلبی حالا هم که شد (عچق) = علاقه چندم قلبی
در کلانتری وجودم تو را در قلبم حبس کردم و عشقت را در تک تک سلول هایم زندانی کرده ام دوری که جایی برای هیچ کس و هیچ چیز نمانده...
کنارم که هستی زمان هم مثل من دستپاچه می شود ... عقربه ها دوتا یکی می پرند... اما همین که میروی... تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم... جانم را میگیرد ثانیه های بی تو ...
ببین غمگین،ببین دلتنگ دیدارم، ببین،خوابم نمى آید،ببین بیدار،بیدارم، نگفتم تاکنون اما… کنون بشنو… تورا بیش از همه من دوست میدارم…
جمالت آفتاب هر نظر باد ز خوبی روی خوبت خوبتر باد کسی کو بسته زلفت نباشد چو زلفت درهم و زیر و زبر باد
lمگه داریم؟؟؟ حسی بهتر از رفتن به ی مسافرت دو نفره با عشقت بدون در نظر داشتن مقصد معینی؟؟؟
همیشه قهوه سفارش می داد! می گفت:به نیت چشم های "تو" شیر و شکر هم می ریخت و می پرسید:شبیه شد؟! این روزها اما.. شنیدم چای سبز سفارش می دهد...
ســـلامتی اونـایی کـه دقـایـقی کـه بـهشـون فـک مـی کـنـیم خـــیلی بـیـشـتر اَ دقـایـقی ِ کـه باهـاشـون زنـــدگی کــردیم ....
نه همیشه فقط گاهی اوقات مثلا عصر های کش دار جمعه گاهی طوری بهانه ات را می گیرم که شعر هم مضطرب می شود و آب برایم می آورد
" گفت منتظر بمان، رفت من منتظر نماندم، او هم نیامد ... چیزی شبیهِ مرگ شد بی آنکه کسی بمیرد ...! "
گفتی دوستت دارم گفتم دوستت ندارم ! . . . . این دروغ به آن دروغ در ...
ﻣــﯽ ﺩﺍﻧـــﯽ… ﺍﮔـــﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺑـﯽ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻮﺩﻥ ِ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘـــ ! ﺷــﺎﯾـــــﺪﺁﺭﺯﻭﯾــﯽ ﺯﯾﺒـــﺎﺗــﺮ ﺍﺯ ﺗـــ ــــﻮ ﺳــﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
چه تفاوتی میکند آنسوی دنیا باشی یا فقط چند کوچه آن طرف تر...!!! پا ی محبت که در میان باشد دلتنگی دمار از روزگار آدم در میاورد...
زندگیه مشترک عین الاکلنگ میمونه، هر دو طرف هر وقت که بخوان میتونن همدیگه رو بالا ببرن یا پایین بکشن،فقط دوتا عاشق میتونن تعادلش رو حفظ کنن...
مــــرد اونیه که وقتــی بـاهــاش دعـــوا کــردی بــرگـرده و با محبتـــــ بهت بگــه: خــالـــی شــدی ؟
چه حکایتیست که دلم را به هر طرف پرت میکنم بازهم کنار تو می افتد...
اولا (عشق) بود = علاقه شدید قلبی بعد دشد (عجق) = علاقه جدید قلبی حالا هم که شد (عچق) = علاقه چندم قلبی
در کلانتری وجودم تو را در قلبم حبس کردم و عشقت را در تک تک سلول هایم زندانی کرده ام دوری که جایی برای هیچ کس و هیچ چیز نمانده...
کنارم که هستی زمان هم مثل من دستپاچه می شود ... عقربه ها دوتا یکی می پرند... اما همین که میروی... تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم... جانم را میگیرد ثانیه های بی تو ...
ببین غمگین،ببین دلتنگ دیدارم، ببین،خوابم نمى آید،ببین بیدار،بیدارم، نگفتم تاکنون اما… کنون بشنو… تورا بیش از همه من دوست میدارم…
جمالت آفتاب هر نظر باد ز خوبی روی خوبت خوبتر باد کسی کو بسته زلفت نباشد چو زلفت درهم و زیر و زبر باد
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه