قهوه چشمان توست تیره تلخ اما آرامبخش و اعتیاد آور.

سلامتی پسری که وقتی عشقش بهش گفت ما به هم نمی خوریم هزار تومن هزار تومن جمع کرد تا با دختره هم سطح بشه

عشق يعني . . . . چشممون رو روي اشتباهاي همسرمون ببنديم . بياين همسرمونو بيشتر دوست داشته باشيم.

چشم هایش استاندارد قصه های عاشقانه بود .. مردمکش عسلی بود .. به همین خاطر نگاهت به نگاهش می چسبید .

هر چیز زمانی دارد .. نفسسسم که باشی  دیر برسی من رفته ام .

تو هم برو تامباداازکسانی ک تنهایم گذاشتندجابمانی.....

حضــــــور نشانــــــه بــــــودن نــــــیست ...! گــــــاه غـــایبــــی خـــــاطــــره اش هــــــزاران آینــــــه را بـــه تصــــــویر  می کشــــــد ..

ﺁﻏﻮﺷﺖ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ "ﺟﻨﮓ ﻭﯾﺘﻨﺎﻡ" ﺍﺳﺖ ﻫﺮﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ بود . . .

چقد خوبه ادم یه نفر داشته باشه که با صداش اروم بشه حتی تو بد ترین شرایط

نقطه ضعفت موهای بلند من بود ... میخواهم کوتاهشان کنم ، بر نمیگردی ؟؟؟

مصراع نخست من تو را میبوسم در مصرع بعد هم تو را میبوسم ایراد ندارد، به کسی چه اصلا شعر خودم است، "من تو را میبوسم"

بیخیال کفش ها ، پا برهنه می زنم به راه ، من مسافرم ، چه باک ؟! روح من به رفتن است ، کفش ها بهانه اند ...

برایم تعریف کن...که هرگز فراموش نشدن چه حسی دارد؟ تو که هر لحظه در خاطرمی.

سرت رو برنگردوندے ببینے داره دنیا سرҐ آوار میشه / چقدر این صحنه ے تاریک رفتن ، داره تو زندگیҐ تکرار میشه

عکس هآی قدیمی ام "رقیب" هایم شده اند !!! تصویر زنی که روزی دوستش داشتی . . .

من یه بچه ی شیطون توی کوچه ها بودم عشق تو بزرگم کرد ...