دنیا ارزانی آدمهایش فقط من باشم و تو ، دو فنجان چای به ضمیمه لبخندت . . .^_+

تک ستاره ی شب من برو با خیال راحت بزار عشقمون بمیره با همین حس خیانت بزار تا دستای سردت مال اون شه تا قیامت آخه قصه ی من و تو عشق نبود فقط یه عادت....

چشمانم به نگاهت حسودی می کنند و نگاه مشتاق و تشنه تو به دستان گریزان من ناگسستنی است.. چقدر خستگی ناپذیرست... آشوب نگاه تو..

حرفهای زیادی بلد نیستم من تنها چشمان تورادیدم وگوشه ای از لبخندت که حرفهایم رادزدیدند..... ازعشق چیزی نمیدانم اما دوستت دارم کودکانه تراز انچه فکرکنی...

 •• ﯾــﻪ ﻭقــﺘــﺎﯾـﯽ ﺍﻡ ﻣــﯿـﺸـﻪ •• ﺩﺳــﺘــت ﺧـــﺎﻟــﯿـﻪ ﻭﻟــﯽ ﻫ‍ـــﻨـﻮﺯ بـــه خـــاطــر یــــه ورق⇘ ♕ ﺣـــﺎﮐـــمـــﯽ 

سرما همه چیز را به هم نزدیک میکند.... گاهی حرف های تو از دهان من بیرون می آیند... گاهی دست های من از جیب های تو...

" شب و روز در خیالی و  ندانمت کجایی! " , سعدی ,

ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺧﻠﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﻦ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ﻋﻤﻮﺩﯼ ﯾﺎ ﺍﻓﻘﯽ ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﺿﻠﻌﯽ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺍﻡ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ!

در آغــوش تـ♥ــوام .. آرام تـــر از همیشـهـ عـاشقـانــهـ تــر از همیشـهـ و اے کــاش میشـد کـهـ همیشـهـ اینجــا بمـانــم .. (!)

صدای تپش قلب  دیگرنیست  بوده ... ولی حالانیست صدای قلبی که میگفت دوستت دارم ... اما الان جای خودش را به صدای دزدگیر بی ام وه ای داده که کمی انطرف تر پارک شده...

به دوست داشتنت مشغولم،همانندسربازی که سالهاست،درمقری متروکه،بی خبرازاتمام جنگ،نگهبانی میدهد...!

وکیلم ? و من با تپش قلب و گرمایی که تنها خودم احساس میکنم میگویم بله.... و تو با اشکی که در چشمانت حلقه زده دستانم را میگری و میگی نترس ویگه مال هم شدیم.... و این یعنی خود خود خوشبختی

من را به گناه بی گناهی کشتی ... بانوی شکار اشتباهی کشتی ..  بانوی شکار دست کم میگیری ...  من جان دهم اهسته تو هم میمیری .. "علیرضا اذر"

همه ی آدمها از دور شبیه تواند.. نزدیک که می آیند؛ نه مردمک قهوه ای دارند نه لبخندی جادویی..

بودنت را دوست دارم ... وادارم میکنی که ... به هیچ کس فکر نکنم ... جــــز تــو ..

قبل از عاشق شدن یاد بگیرید ... ، چطور از وابستگیتان کم کنید بدون آنکه از دلبستگیتان کم شود !