{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
هم رنگ تمام آرزوهای منی/ غارتگرجان ومال و دنیای منی بی تونفس کشیدنم ممکن نیست/ساده بگویم که همه دنیای منی . . .
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟ دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟ آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟
پاهایم را که درون آب می زنم، ماهی ها جمع می شوند شاید این ها هم فهمیده اند / عمری “طعمه روزگار”بوده ام . . .
قلبم تهی ز شوق و رنگ / قلبم را جنگ آب و نهنگ قلبم تباه ز تاریکی و ننگ / قلبم مرده درآغوش سنگ . . .
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد . . .
بی سر و پایم سر وپایم توباش مانده ی راهم ره و هادی تو باش گر برهند عالم و آدم ز من آبر و عزّت و جاهم تو باش . . .
شاید با هم بودن سخت تکرار شود اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد . . . .
نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستجویت برخیزم تو تمام گمشده ی منی . . .
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم . . . ؟
دلم درد می کند انگار خام بودند خیال هایی که به خوردم داده بودی . . .
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد . . .
دگر درد دلم درمان ندارد / مسیر عاشقی پایان ندارد مرا در چشم خود آواره کردی / نگاهت دور برگردان ندارد . . .
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن گـفـت:فــقـط مــن ؟ گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
قدِ تو به عشق نمیرسید غرورم را زیر پایت گذاشتم تا برسد ، اما باز هم نرسید . . .
اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست . . .
هم رنگ تمام آرزوهای منی/ غارتگرجان ومال و دنیای منی بی تونفس کشیدنم ممکن نیست/ساده بگویم که همه دنیای منی . . .
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟ دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟ آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟
پاهایم را که درون آب می زنم، ماهی ها جمع می شوند شاید این ها هم فهمیده اند / عمری “طعمه روزگار”بوده ام . . .
قلبم تهی ز شوق و رنگ / قلبم را جنگ آب و نهنگ قلبم تباه ز تاریکی و ننگ / قلبم مرده درآغوش سنگ . . .
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد . . .
بی سر و پایم سر وپایم توباش مانده ی راهم ره و هادی تو باش گر برهند عالم و آدم ز من آبر و عزّت و جاهم تو باش . . .
شاید با هم بودن سخت تکرار شود اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد . . . .
نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستجویت برخیزم تو تمام گمشده ی منی . . .
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم . . . ؟
دلم درد می کند انگار خام بودند خیال هایی که به خوردم داده بودی . . .
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد . . .
دگر درد دلم درمان ندارد / مسیر عاشقی پایان ندارد مرا در چشم خود آواره کردی / نگاهت دور برگردان ندارد . . .
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن گـفـت:فــقـط مــن ؟ گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
قدِ تو به عشق نمیرسید غرورم را زیر پایت گذاشتم تا برسد ، اما باز هم نرسید . . .
اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه