{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
برمستی من حد سزاوار زدند با شک و یقین تهمت بسیار زدند حلاج شدم ولی به کفرم سوگند دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند . . .
اینجا آسمان صاف تا قسمتی رومانتیک، همراه با غبار دوستی است توده ای سلام به سمت شما در حرکت است و احتمال ریزش بوسه دور از انتظار نیست !
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم به نفس های تو در سایه سنگین سکوت به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت . . .
می توانی بروی قصه و رویا بشوی راهی دورترین گوشه دنیا بشوی من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی . . .
کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .
فیزیک بعدترها ثابت می کند در روزهای بارانی جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .
عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام . . .
هنوز هم… از بین کارهای دنیا… دل بستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد . . .
خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد و رمز جدول چنین بود: دوستم بدار . . .
دلم با تو بود تو ولی سرد شدی آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم و تو به من تهمت سرد شدن زدی . . .
بی انصاف این گره با یک نگاه تو باز میشد تمام دندانهایم درد میکند . . .
سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای . . .
زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .
بیچاره آسمان … دلش به خورشیدى خوش است که هر روز دورش میزند . . .
من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده تیره بصرم یا افق این رنگ شده گوش من بی حوصله بد میشنود یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده . . .
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش بی یار نشود یار کجاست . . . ؟
برمستی من حد سزاوار زدند با شک و یقین تهمت بسیار زدند حلاج شدم ولی به کفرم سوگند دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند . . .
اینجا آسمان صاف تا قسمتی رومانتیک، همراه با غبار دوستی است توده ای سلام به سمت شما در حرکت است و احتمال ریزش بوسه دور از انتظار نیست !
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم به نفس های تو در سایه سنگین سکوت به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت . . .
می توانی بروی قصه و رویا بشوی راهی دورترین گوشه دنیا بشوی من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی . . .
کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .
فیزیک بعدترها ثابت می کند در روزهای بارانی جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .
عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام . . .
هنوز هم… از بین کارهای دنیا… دل بستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد . . .
خانه های جدول زندگیم را دستان مهربانت یک به یک پر کرد و رمز جدول چنین بود: دوستم بدار . . .
دلم با تو بود تو ولی سرد شدی آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم و تو به من تهمت سرد شدن زدی . . .
بی انصاف این گره با یک نگاه تو باز میشد تمام دندانهایم درد میکند . . .
سر به هوا نیستم اما همیشه چشم به آسمان دارم حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای . . .
زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .
بیچاره آسمان … دلش به خورشیدى خوش است که هر روز دورش میزند . . .
من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده تیره بصرم یا افق این رنگ شده گوش من بی حوصله بد میشنود یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده . . .
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش بی یار نشود یار کجاست . . . ؟
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس عاشقانه