سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد   نه تو چت تایپ کرد   نه میشه پای تلفن گفت   حرفایی که فقط مال وقتیه   که تو رو در آغوش دارم  . . .

آن عشق که دیده گریه و آموخت ازو   دل در غم او نشست و جان سوخت ازو   امروز نگاه کن که جان و دل من   جز یادی و حسرتی چه اندوخت ازو . . .

خیره است چشم خانه به چشمان مات من   خالی است بیصدا و سکوتت حیات من   حق السکوت میطلبد از لبان تو   چشمان لا ابالی و لبهای لات من !

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم    بااشک تمام کوچه را تر کردم   دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد    وابستگی ام را به تو باور کردم . . .

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت

دل نزد تو است اگرچه دوری ز برم / جویای توام اگر نپرسی خبرم   خالی نشود خیالت از چشم ترم / در قلب منی اگرچه جای دگرم . . .

دستم بـه سمـت ِ تلفُـن مـیرود و   بـاز می‌گـردد   چـون کودکـی که به او گفته‌اند   شیرینـی روی میـز   “مــال ِ مهمان‌هـاست”

میخواهمت چنانکه شب خواب را / می جویمت چنانکه لب تشنه آب را   حتی اگر نباشی می آفرینمت / چنانکه التهاب بیابان سراب را . . .

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :   ” او یقینا پی معشوق خودش می اید “   پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :    ” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “   عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .

دلبرا هر طرفی در طلبت رو کردم/هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم   آفتابا به سر عاشق دلخسته بتاب/تا نگویند که بیهوده هیاهو کردم . . .

دلم در حلقه غمها نشسته /  زبانم بسته و سازم شکسته   وجودم پر ز شعر عاشقانست  / تورا می خواهم و این ها بهانست . . .

گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند   دوست دارم این لبخند های بیگاه… و آن بعضی ها را…

عاشقتم :   یک کلمه است با دنیایی‌ از مسئولیت،   گفتنش هنر نیست،   مسئولیت پذیریش هنراست  . . .

پای من خسته از این رفتن بود   قصه ام قصه دل کندن بود   دل که دادم به یارم دیدم   راهش افسوس جدا از من بود . . .

من آن مجنون تنهای غریبم   که از سهم دودستت بی نصیبم    به دل گفتم که روزی خواهی امد    ولی دل میداند اورا می فریبم . . .

گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه روحم با اوست آگاه شوم   این بار که دلتنگی را بهانه کردم ،فردا را چه کنم ؟